معنی نوعی سندرم
حل جدول
کریگلر نجار
متابولیک
متابولیسم
سندرم ترنر
شایع ترین اختلال کروموزومی در انسان
سندرم نارسایی تنفسی خاورمیانه
کرونا
سندرم شایعترین اختلال کروموزومی در انسان
ترنر
واژه پیشنهادی
در پزشکی و روانشناسی آمیزهای از علائم و نشانهها که حاکی از اختلالی خاص است
نشانگان
سندرم نقص ایمنی اکتسابی
ایدز
نوعی دارو برای درمان سندرم روده تحریک پذیر
بلادونا پی بی
نوعی خط
نوعی خط
لغت نامه دهخدا
نوعی. [ن َ / نُو] (ص نسبی) منسوب به نوع. مقررشده برای نوع. (ناظم الاطباء). مربوط به نوع: صورت نوعی. حرکت نوعی. (فرهنگ فارسی معین): من ِ نوعی.
صورت نوعی
صورت نوعی. [رَ ت ِ ن َ / نُو] (ترکیب وصفی، اِ مرکب) صورت نوعیه. جوهر حال است در هیولای ثانی و آن جوهریست داخل در جسم و مبداء بود آثار آنراچون روشنائی و سوزندگی و بدین صورت است که نوع اجسام مختلف شود. جوهریست بسیط که وجود آن بالفعل تمام نشود بدون آنچه در آن حلول یابد. (تعریفات جرجانی).
فرهنگ فارسی هوشیار
نوعی در فارسی سردکی گنی گونه ای جوری
فارسی به عربی
عام، مثالی
معادل ابجد
490