معنی نهال

نهال
معادل ابجد

نهال در معادل ابجد

نهال
  • 86
حل جدول

نهال در حل جدول

مترادف و متضاد زبان فارسی

نهال در مترادف و متضاد زبان فارسی

  • درختچه، درخت، شجر، گیاه، بستر، تشک‌نهالی، شکار، کنین
فرهنگ معین

نهال در فرهنگ معین

  • (نِ) (اِ.) درخت جوان نورسته.
لغت نامه دهخدا

نهال در لغت نامه دهخدا

  • نهال. [ن ِ / ن َ] (اِ) درخت نونشانده. (لغت فرس اسدی ص 312). درخت خرد باشد که نونشانده باشند. (صحاح الفرس). درخت نورسته. (از رشیدی). درخت موزون نورسته. (غیاث اللغات) (جهانگیری) (برهان قاطع) (انجمن آرا) (آنندراج) (ناظم الاطباء). درخت نونشانده. (از برهان) (ازناظم الاطباء). شاخه تر و تازه از هر درختی که ببرند و در جای دیگر نشانند و نیز گیاهی که از جائی بکنند و در جای دیگر کشت کنند. (ناظم الاطباء). شاخ نو که ازشاخ کهن برآید از درخت. توضیح بیشتر ...
  • نهال. [ن ِ] (ع ص، اِ) ج ِ ناهل. رجوع به ناهل شود. || ج ِ ناهله. رجوع به ناهله شود. توضیح بیشتر ...
فرهنگ عمید

نهال در فرهنگ عمید

  • درخت تازه‌روییده یا تازه‌کاشته‌شده،
  • نهالی: به روز جوانی بدین مایه‌سال / چرا خاک را برگزیدی نهال (فردوسی: ۶/۱۲۵ حاشیه)،. توضیح بیشتر ...
فارسی به انگلیسی

نهال در فارسی به انگلیسی

فارسی به ترکی

نهال در فارسی به ترکی

فارسی به عربی

نهال در فارسی به عربی

نام های ایرانی

نهال در نام های ایرانی

  • دخترانه، نهال، درخت یا درختچه نورس که تازه نشانده شده است
گویش مازندرانی

نهال در گویش مازندرانی

فرهنگ فارسی هوشیار

نهال در فرهنگ فارسی هوشیار

  • درخت نونشانده، درخت نورسته
بخش پیشنهاد معنی و ارسال نظرات
جهت پیشنهاد معنی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید از اینجا ثبت نام کنید
قافیه