معنی نمایشنامه

فارسی به انگلیسی

فرهنگ فارسی هوشیار

نمایشنامه

(اسم) نوشته ای که برای بازی کردن در تماشاخانه تحریر شود. هنرپیشگان از روی آن سخن گویند و حرکات خود را طبق آن نوشته تنظیم کنند و آن انواع دارد پیس. یا نمایشنامه سینما. سناریو.

لغت نامه دهخدا

نمایشنامه

نمایشنامه. [ن ُ /ن ِ / ن َ ی ِ م َ / م ِ] (اِ مرکب) پیس تآتر. (یادداشت مؤلف). نوشته ای که برای بازی کردن در تماشاخانه تحریر شود و هنرپیشگان از روی آن سخن گویند و حرکات خود را برطبق آن نوشته تنظیم کنند و آن انواع دارد. پیس. (فرهنگ فارسی معین).

فارسی به عربی

نمایشنامه

مسرحیه


نمایشنامه نویس

کاتب مسرحی، مسرحی


نمایشنامه انتقادی

منوعات مسرحیه

فرهنگ معین

نمایشنامه

(نَ یِ مِ) (اِمر.) نوشته ای که برای بازی کردن در تماشاخانه تحریر شود؛ پیس.

حل جدول

فارسی به آلمانی

نمایشنامه

Spiel (n), Spielen, Stück (n), Theaterstück (n)

واژه پیشنهادی

معادل ابجد

نمایشنامه

497

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری