معنی نمایان

نمایان
معادل ابجد

نمایان در معادل ابجد

نمایان
  • 152
حل جدول

نمایان در حل جدول

  • واضح، هویدا، اشکار
  • آشکار، باهر، پدیدار، جلوه گر، واضح، مشهود
  • نهارا
مترادف و متضاد زبان فارسی

نمایان در مترادف و متضاد زبان فارسی

  • آشکار، باهر، پدید، پدیدار، پیدا، جلوه‌گر، ظاهر، علنی، متجلی، محسوس، مشهود، معلوم، نمودار، واضح، هویدا،
    (متضاد) مخفی، ناپیدا. توضیح بیشتر ...
فرهنگ معین

نمایان در فرهنگ معین

  • (نَ) (ص فا.) ظاهر، هویدا، آشکار.
لغت نامه دهخدا

نمایان در لغت نامه دهخدا

  • نمایان. [ن ُ / ن ِ / ن َ] (نف) بسیار واضح و آشکار. (آنندراج). ظاهر. هویدا. آشکار. (ناظم الاطباء). مشهود. مرئی. علنی. فاحش. بی پرده:
    بد اندر دلت چند پنهان بود
    ز پیشانی آن بد نمایان بود.
    بوشکور.
    عجب دارم خدا بردارد این ظلم نمایان را
    که پیش چشم من آئینه زآن رخسار گل چیند.
    صائب (از آنندراج).
    به چشم پاک کرد آئینه تسخیر آن پری رو را
    چنین فتح نمایانی ز اسکندر نمی آید.
    صائب (از آنندراج).
    چون شکاف صبح صد زخم نمایان خفته است
    در جگرگاه فلک از تیغ یک پهلوی او. توضیح بیشتر ...
فرهنگ عمید

نمایان در فرهنگ عمید

  • واضح، هویدا، نمودار، پیدا و آشکار،
    * نمایان شدن: (مصدر لازم) ظاهر شدن، آشکار شدن،. توضیح بیشتر ...
فارسی به انگلیسی

نمایان در فارسی به انگلیسی

فارسی به عربی

نمایان در فارسی به عربی

فرهنگ فارسی هوشیار

نمایان در فرهنگ فارسی هوشیار

  • ظاهر و آشکار، واضح، هویدا
فارسی به آلمانی

نمایان در فارسی به آلمانی

واژه پیشنهادی

نمایان در واژه پیشنهادی

بخش پیشنهاد معنی و ارسال نظرات
جهت پیشنهاد معنی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید از اینجا ثبت نام کنید