معنی نفس تنگی

فارسی به انگلیسی

گویش مازندرانی

نفس تنگی

تنگی نفس

فارسی به آلمانی

لغت نامه دهخدا

نفس تنگی

نفس تنگی. [ن َ ف َ ت َ] (حامص مرکب) بیماری ضیق النفس. (ناظم الاطباء). عسرالنفس. تنگی نفس. ضیق النفس. (یادداشت مؤلف). آسم.

حل جدول

تنگی نفس

نفس گرفتگی

نفس‌گرفتگی

ربو

آسم

آسم، ربو


نفس تنگی

فرهاد حیدری گوران (آگاه)

اثری از فرهاد حیدری گوران

فرهنگ فارسی هوشیار

تنگی نفس

(اسم) ضیف النفس. توضیح در تداول ((تنگ نفس)) گویند.


نفس تنگی

توسک مرضی که مبتلای بدان بسختی نفس میکشد ضیق النفس.

فرهنگ عمید

نفس تنگی

مرضی که شخص به سبب آن به سختی نفس می‌کشد، ضیق‌النفس، نفس‌تنگ بودن،

فارسی به عربی

واژه پیشنهادی

معادل ابجد

نفس تنگی

670

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری