معنی نعره
لغت نامه دهخدا
فرهنگ معین
(نَ رِ) [ع. نعره] (اِ.) فریاد، بانگ بلند.
فرهنگ عمید
فریاد، بانگ بلند،
* نعره زدن: (مصدر لازم) فریاد زدن، فریاد و فغان کردن به بانگ بلند،
* نعره کشیدن: (مصدر لازم) فریاد کشیدن، نعره زدن،
حل جدول
مترادف و متضاد زبان فارسی
بانگ، خروش، زوزه، غریو، فریاد
فارسی به انگلیسی
Bawl, Bellow, Cry, Howl, Scream, Yell, Yowl
فارسی به عربی
شعار، صرخه
فرهنگ فارسی هوشیار
فریاد
فارسی به آلمانی
Brüllen, Gellen, Kreischen [verb], Schreien
واژه پیشنهادی
عربده
معادل ابجد
325