معنی نظامیه
لغت نامه دهخدا
حل جدول
فرهنگ فارسی هوشیار
نظامیه
نظامیه در فارسی مونث نظامی سپاهیگری، وابسته به خواجه نظام الملک نام آموزشگاه های او پیروان ابراهیم بن سیار نظام از خرد گرایان (معتزله) که نیکی را از سرنوشت و بدی را از خواست آدمی می دانست (صفت) مونث نظامی:. . . (امیر نظام) بار دیگر بسمت سرهنگی فوج گروس داخل خدمت نظامیه شد.
معادل ابجد
نظامیه
1006
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.