معنی نرون

لغت نامه دهخدا

نرون

نرون. [ن ِ رُن ْ] (اِخ) کلادیوس سزار آگوستوس ژرمانیکوس. امپراطور روم. به سال 37 م. تولد یافت. در سال 54 م. به امپراطوری روم رسید. مردی دیوانه خو و سرکش بود. سه بار قصد کشتن مادر خود کرد و سرانجام به خون مادر دست آلود. به سال 64 م. شهر رم را به هوس ابلهانه ای در آتش بسوخت و در سال بعد با جمعی از مطربان و رقاصان به یونان سفر کرد. سرانجام بر اثر شورش مردم و سنای رم در سال 68 م. مجبور به خودکشی گشت.


کلودیوس نرون

کلودیوس نرون. [کْل ُ / ک ِ ل ُ ن ِ رُ] (اِخ) از سرداران روم بود که در سال 541 ق. م. با سپاهیان کارتاژ در اسپانی جنگید و در 546 به مقام کنسولی نایل آمد و به جنگ آنیبال رفت، سپس به زبردستی از لشکریان آنیبال دوری گرفت و به جنگ آسد روبال که به کمک سردار کارتاژی می آمد شتافت و در محل «مستور» بر وی غالب آمد و او را دستگیر و مقتول ساخت و سرش را همراه آورد و به لشکرگاه آنیبال انداخت. (از تمدن قدیم، ترجمه ٔ نصراﷲ فلسفی).

معادل ابجد

نرون

306

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری