معنی نرم شدن

نرم شدن
معادل ابجد

نرم شدن در معادل ابجد

نرم شدن
  • 644
حل جدول

نرم شدن در حل جدول

لغت نامه دهخدا

نرم شدن در لغت نامه دهخدا

  • نرم شدن. [ن َ ش ُ دَ] (مص مرکب) دَمَث. نُعومه. (تاج المصادر بیهقی). لیان. (از ترجمان القرآن) (از منتهی الارب). ملاینه. (از منتهی الارب). لین. (ترجمان القرآن). لدونت. تملس. (یادداشت مؤلف). || صاف و صیقلی و هموار شدن. از خشونت و زبری و ناهمواری درآمدن. املس شدن. || شل شدن. از سفتی و سختی افتادن. آب لمبو شدن:
    هم آوردم ار کوه بودی به جنگ
    زگرزم شدی نرم چون موم سنگ.
    فردوسی.
    هرکه چون موم به خورشید رخت نرم نشد
    زینهار از دل سختش که به سندان ماند. توضیح بیشتر ...
فارسی به انگلیسی

نرم شدن در فارسی به انگلیسی

فارسی به ترکی

نرم شدن در فارسی به ترکی

فارسی به عربی

نرم شدن در فارسی به عربی

فرهنگ فارسی هوشیار

نرم شدن در فرهنگ فارسی هوشیار

  • (مصدر) نرم گردیدن. یانرم شدن شکم. اسهال یافتن.
بخش پیشنهاد معنی و ارسال نظرات
جهت پیشنهاد معنی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید از اینجا ثبت نام کنید