معنی ناودان

ناودان
معادل ابجد

ناودان در معادل ابجد

ناودان
  • 112
حل جدول

ناودان در حل جدول

مترادف و متضاد زبان فارسی

ناودان در مترادف و متضاد زبان فارسی

فرهنگ معین

ناودان در فرهنگ معین

  • مجرایی که آب را از بام خانه به پایین هدایت می کند، مجرای آب، نهر. [خوانش: (اِمر. )]. توضیح بیشتر ...
لغت نامه دهخدا

ناودان در لغت نامه دهخدا

  • ناودان. (اِ مرکب) (از: ناو + دان، پسوند ظرف) گنابادی: نودون، کردی: نوین، نوینا (راه آب سنگی)، ناو (ناودان، راه آب)، و نیز کردی: نودان (مجرای آب)، جائی که در آن ناو (ممرّ سفالین آب)، گذارند، مجازاً ممرّ آب (اطلاق محل به حال)، ممرّ خروج آب پشت بام که از سفال یا آهن سفید سازند. (حاشیه ٔ برهان قاطع چ معین). آب رو که از سفال ساخته شود ناو است و جای کار گذاشتن آن ناودان و مجازاً ممرّ آب هم ناودان گفته میشود. راه بیرون ریختن آب پشت بام که در سابق هم از چوب میان خالی بشکل ناو (کشتی) بود، در اصل به معنی جای کار گذاشتن راه آب مذکور بوده. توضیح بیشتر ...
فرهنگ عمید

ناودان در فرهنگ عمید

  • لوله‌ای که آب باران از روی بام داخل آن می‌شود و به زمین می‌ریزد،. توضیح بیشتر ...
فارسی به انگلیسی

ناودان در فارسی به انگلیسی

  • Chute, Drain, Drainpipe, Gutter, Hopper, Trough
فارسی به ترکی

ناودان در فارسی به ترکی

فارسی به عربی

ناودان در فارسی به عربی

فرهنگ فارسی هوشیار

ناودان در فرهنگ فارسی هوشیار

  • (اسم) جایی که درآن ناو (ممرسفالین آب) گذارند (رشیدی) . ‎، ممر آب (اطلاق محل به حال)، ممرخروج آب پشت بام که ازسفال یاآهن سفید سازند: نقل است که یک روز جماعتی آمدندکه یاشیخ باران نمی آید. شیخ سرفروبردگفت: هین ناودانها راست کنیدکه باران آمد. ‎، جوی نهر. ‎- 5 مجرایی که گندم ازدول بگلوی آسیارود، چوب درازمیان خالی که آب ازآن بچرخ آسیامیریزد و آنرا بگردش درمیاورد. توضیح بیشتر ...
فارسی به ایتالیایی

ناودان در فارسی به ایتالیایی

واژه پیشنهادی

ناودان در واژه پیشنهادی

بخش پیشنهاد معنی و ارسال نظرات
جهت پیشنهاد معنی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید از اینجا ثبت نام کنید