معنی نام کوچک خانم گاندى
حل جدول
ایندیرا
بازیگر خانم با نام کوچک هما
روستا
نام خانم پاکروان
تینا
نام خانم پطروسیان
ماهایا
نام کوچک استادشهریار
محمدحسین
نام کوچک ریوز
کیانو
نام کوچک چرچیل
وینستون
نام کوچک اسپینوزا
باروخ
نام کوچک داوینچى
لئوناردو
لغت نامه دهخدا
خانم کوچک. [ن ُ چ َ] (اِخ) نام دختر کریمخان زند رئیس سلسله ٔ زندیه است. مادر این دختر اهل اصفهان بود و با ابراهیم خان پسر محمدصادق خان ازدواج کرد. (از مجمل التواریخ گلستانه ص 342).
خانم
خانم. [ن ُ] (ترکی، اِ) بانو. خاتون. بی بی. (ناظم الاطباء)، جُرَّه. ستی. خدیش. کدبانو. بیگم:
جان به لب عاشق بیدل رسد
با غمزاتی که تو خانم کنی.
ایرج میرزا.
|| لقب گونه ای است که در آخر اسم زنان درآید چون مهرانگیزخانم. || فاحشه. جنده. زانیه.
- خانم بزرگ، برترین زن خانه. گاهی نوادگان، مادر بزرگ را بدین لقب خطاب کنند.
- خانم کوچک، بانوچه. دوشیزه.
- خانم کوچولو، لقب گونه ای است که به دختران دهند.
- خانم و خاتون، با کمال حرمت. با وقار تمام. چون: مثل خانم و خاتون ها برو اینکار را کن.
- امثال:
خانم پاشنه ترکیده آقا طلبیده،چون زنی را شوهر او بخواند زنان دیگر این را بمزاح به او گویند. (امثال و حکم دهخدا).
فرهنگ عمید
دختری که هنوز به سن بلوغ نرسیده، خانمکوچولو،
نام های ایرانی
دخترانه، کلمه خطاب به زنان و دختران، زن بزرگ زاده و شریف، خاتون، به صورت پسوند و پیشوند همراه با بعضینامها می آید و نام جدید می سازد مانند ماه خانم، خانم گل
گویش مازندرانی
خانم بانوی نجیب و شریف
واژه پیشنهادی
رنه
معادل ابجد
906