معنی نابودی یک ماده

حل جدول

نابودی یک ماده

فرسایش


نابودی

هدم، فنا، نیستی

فنا، نیستی

انتفا

هدم

عدم

عدم، نیست شدن

لغت نامه دهخدا

نابودی

نابودی. (حامص مرکب) نیستی. عدم. معدومی. زوال. فناء. نفاد. اضمحلال. از بین رفتن. فنا شدن. معدوم شدن.

فارسی به عربی

نابودی

اباده، تافه، تصفیه، خراب

فرهنگ فارسی هوشیار

نابودی

نیستی عدم فنا.

فارسی به آلمانی

نابودی

Nichts (n) [noun], Zero

فرهنگ عمید

نابودی

نیستی،

مترادف و متضاد زبان فارسی

نابودی

اضمحلال، امحا، انحطاط، انقراض، انهدام، زوال، فقدان، فنا، محو، نیستی، هلاک،
(متضاد) هستی

ترکی به فارسی

ماده

ماده

معادل ابجد

نابودی یک ماده

153

عبارت های مشابه

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری