معنی میزبان

میزبان
معادل ابجد

میزبان در معادل ابجد

میزبان
  • 110
حل جدول

میزبان در حل جدول

  • صاحب خانه، مهمان دار
مترادف و متضاد زبان فارسی

میزبان در مترادف و متضاد زبان فارسی

  • صاحب‌خانه، صاحب‌مجلس، مهماندار، میهماندار،
    (متضاد) مدعو، میهمان. توضیح بیشتر ...
فرهنگ معین

میزبان در فرهنگ معین

  • (اِ.) کسی که از مهمان پذیرایی می کند.
لغت نامه دهخدا

میزبان در لغت نامه دهخدا

  • میزبان. (ص مرکب، اِ مرکب) ضیافت کننده و میهمانی کننده و آنکه میهمانی می کند و طعام می خوراند و صاحب خانه و رئیس جشن و میهمانی. (ناظم الاطباء). میز به معنی مهمان باشد و میزبان شخصی بود که میهمانی کند. (فرهنگ جهانگیری). مهماندارباشد. (لغت فرس اسدی). مضیف. (دهار). کسی که مهمان را طعام خوراند چه لفظ میز به معنی اسباب ضیافت و کرسی طعام است و کلمه ٔ بان به معنی دارنده. (غیاث) (آنندراج). ضیافت کننده باشد، یعنی شخصی که مردم را ضیافت و مهمانی کند. توضیح بیشتر ...
فرهنگ عمید

میزبان در فرهنگ عمید

  • مهمان‌دار

    (پزشکی) جانداری که انگل از آن تغذیه می‌کند،
فارسی به انگلیسی

میزبان در فارسی به انگلیسی

فارسی به عربی

میزبان در فارسی به عربی

فرهنگ فارسی هوشیار

میزبان در فرهنگ فارسی هوشیار

  • ضیافت کننده و میهمانی کننده
فارسی به آلمانی

میزبان در فارسی به آلمانی

  • Gastgeber (m), Hostie (f), Schar (f), Vermieterin [noun]
واژه پیشنهادی

میزبان در واژه پیشنهادی

بخش پیشنهاد معنی و ارسال نظرات
جهت پیشنهاد معنی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید از اینجا ثبت نام کنید