معنی میدان جنگ

حل جدول

میدان جنگ

جبهه

معرکه

مصف

مصاف


پشته میدان جنگ

خاکریز

فارسی به انگلیسی

واژه پیشنهادی

میدان جنگ

رزمگاه، نبردگاه

کارزار

عرصه

جبهه

آوردگاه

معرکه

آوردگاه

مداف

فارسی به عربی

فرهنگ عمید

میدان

محوطه‌ای معمولاً دایره‌ای‌شکل که چندین خیابان را به هم ارتباط می‌دهد: میدان مادر،
زمین معمولاً وسیع بازی و ورزش: میدان اسب‌دوانی،
زمین جنگ و مبارزه: میدان جنگ،
مکان فروش کالایی معیّن: میدان تره‌بار،
مکان قابل رؤیت: میدان دید،
محل و عرصۀ انجام یک کار: میدان فعالیت، میدان عمل،
[مجاز] جنگ، نبرد،
* میدان دادن: (مصدر متعدی) [عامیانه، مجاز] به کسی مجال و فرصت دادن که هر کار می‌خواهد بکند،

معادل ابجد

میدان جنگ

178

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری