معنی میدان اصلی لندن

حل جدول

عربی به فارسی

میدان

میدان عمومی , میدان , بازار , میدان محل معامله

لغت نامه دهخدا

لندن

لندن. [ل َ دَ] (اِخ) پایتخت انگلستان کنار رود تایمز، بزرگترین شهر و مرکز تجاری اروپا و دارای 4میلیون و 400هزار تن سکنه.


میدان

میدان. [م َ ی َ] (ع مص) مید. (ناظم الاطباء). رجوع به مید شود.

فرهنگ عمید

میدان

محوطه‌ای معمولاً دایره‌ای‌شکل که چندین خیابان را به هم ارتباط می‌دهد: میدان مادر،
زمین معمولاً وسیع بازی و ورزش: میدان اسب‌دوانی،
زمین جنگ و مبارزه: میدان جنگ،
مکان فروش کالایی معیّن: میدان تره‌بار،
مکان قابل رؤیت: میدان دید،
محل و عرصۀ انجام یک کار: میدان فعالیت، میدان عمل،
[مجاز] جنگ، نبرد،
* میدان دادن: (مصدر متعدی) [عامیانه، مجاز] به کسی مجال و فرصت دادن که هر کار می‌خواهد بکند،

فارسی به عربی

میدان

ارض، حقل، منتدی، میدان، هدف، واجهه، اَخْتِصاصٌ

معادل ابجد

میدان اصلی لندن

370

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری