معنی مکانیسین

لغت نامه دهخدا

مکانیسین

مکانیسین. [م ِ یَن ْ](فرانسوی، ص، اِ) مأخوذ از فرانسه. متخصص در امور فنی ماشین. تعمیر کننده و سازنده و منظم کننده ٔ ماشین و دستگاههای فنی.

فرهنگ عمید

مکانیسین

متخصص در مکانیک، ماشین‌کار، تعمیر‌کنندۀ ماشین‌آلات،

حل جدول

مکانیسین

تعمیرکار

ماشین چى

تعمیر کار ماشین

تعمیرکار ورزیده ماشین‌آلات

تعمیرکار ماشین

متخصص فنى ماشین ها

تعمیر کار

تعمیر کار ورزیده ماشین آلات


مکانیسین و مرمتگر

تعمیرکار ورزیده ماشین‌آلات, تعمیرکار, تعمیرکار ماشین, ماشین چى, متخصص فنى ماشین ها


تعمیرکار ماشین

مکانیسین


متخصص فنى ماشین ها

مکانیسین


تعمیر کار ورزیده ماشین آلات

مکانیسین

فرهنگ فارسی هوشیار

مکانیسین

تعمیر کننده یا سازنده ماشین آلات

معادل ابجد

مکانیسین

241

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری