معنی مپ

فارسی به عربی

لا مپ

انبوب، صمام، مصباح


لا مپ مهتابی

فلوریسنت


لا مپ عکاسی

مصباح کاشف


لا مپ چراغ برق

مصباح


لا مپ پرنور فلا ش عکاسی

ضوء الکامیرا

فارسی به آلمانی

لا مپ

Roehre [noun], Lampe (f)


لا مپ عکاسی

Taschenlampe (f)

اسپانیایی به فارسی

v lvula

لا مپ، لوله، شیر، دریچه، لا مپ.

فنلاندی به فارسی

lyhty

جراغ , لا مپ.

آلمانی به فارسی

Roehre[noun]

لا مپ , لوله.

سوئدی به فارسی

elektronr r

لا مپ الکترونی،

معادل ابجد

مپ

42

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری