معنی موسیقى دان ایران باستان
حل جدول
رامتین
موسیقی دان ایران باستان
رامتین
نکیسا
موسیقى دان لهستانى
شوپن
موسیقى دان اتریشى
شوبرت
هایدن
موسیقى دان ایرانى
ارموى
موسیقى دان آلمانى
برامس
هاندل
موسیقى دان فرانسوى
بارتوک
ایران باستان
موزه خیابان امام خمینی تهران
موسیقى دان با نام رابرت
شومان
لغت نامه دهخدا
دان دان. (ص مرکب) متفرق و پاشان و پراکنده و از هم جدا. (ناظم الاطباء). دانه دانه.
- دان دان بیرون زدن، دانه ها بیرون آمدن بر اندام در بیماری سرخک و آبله مرغان و حصبه و جز آن.
دان
دان. (اِخ) نام محقق و مورخی است که در خصوص تاریخ سری منسوب به پروکوپ (پروکوپیوس) رومی تحقیق کرده است و باثبات رسانیده که تاریخ مذکور ریخته ٔ قلم پروکوپ است وعقاید دیگران که آنرا از این مورخ نمیدانندمردود میباشد. رجوع به ایران باستان ج 1 ص 90 شود.
نام های ایرانی
پسرانه، قدیمی، دیرینه، کهنه، گذشته (نگارش کردی: باستان)
معادل ابجد
1047