معنی ملتها

حل جدول

فارسی به عربی

استثمار ملتها

استعباد الشّعوب، إستغلال الشعوب


به بردگى کشاندن ملتها

استعباد الشّعوب

واژه پیشنهادی

عربی به فارسی

استعباد الشّعوب

به بردگى کشاندن ملتها , استثمار ملتها , استعمار ملّتها


إستغلال الشعوب

استثمار ملتها

فرهنگ فارسی هوشیار

بین الملل

میان ملتها


دیپلماسی

عمل رهبری و مذاکرات بین ملتها بمنظور حصول که مورد رضایت متقابل همگان باشد


بین الطوعین

زمانه بین طلوع دو صبح (کاذب و صادق) بین الملل: میان ملتهای مختلف. یا بین المللی. (ص) آنچه که مشترک بین ملتهای مختلف است: کنگره بین المللی خاورشناسان. یا جنگ بین المللی. یا زبان ین المللی. زبانی که مورد تکلم همه ملتها باشد (تاکنون چند زبان را بدین عنوان پیشنهاد کرده اند ولی هیچ و یک توفیق نیافته) .

سخن بزرگان

اشپنگلر

مردان بزرگ تاریخ، سرنوشت ملتها را تعیین می کنند.


منرویل

ملتها با دو دشمن وحشتناک روبرو هستند: اول کسانی که قانون را زیر پا می گذارند و دوم کسانی که این قانون شکنی را می بینند، ولی سکوت می کنند.


احمد بهمنیار

سرگذشت اجتماعی بیشتر ملتها در بر گیرنده ی رخدادهایی است که به دلیل اهمیت سیاسی یا شدت تأثیر در اندیشه ها و احساسات عامه، فراموش شدنی نبوده و هیچ گاه از یادها محو نمی شود.

لغت نامه دهخدا

حاکمیت

حاکمیت.[ک ِ می ی َ] (ع مص جعلی، اِمص) حاکمی. عمل حاکم.
- حق حاکمیت ملی، حقی که سازمان ملل برای هر ملتی شناخته و پذیرفته است، و به موجب آن باید ملتها بر سرنوشت خود مسلط باشند و هیچ ملتی حق مداخله در تعیین سرنوشت ملت دیگر ندارد.


ملل

ملل. [م ِ ل َ](ع اِ) ج ِ ملت که به معنی دین و مذهب است و اطلاق ملت بر دین حق و باطل هر دو آمده.(غیاث)(آنندراج). ملتها و مردمانی که بر یک کیش و بر یک روش باشند.(ناظم الاطباء): در حقیقت ادیان ملل تأمل می نمود و از فیضان الهام، اشعه ٔ انوار دین محمدی بر ضمیر منیرش ساطع ولامع گشت.(تاریخ غازان ص 78). و در همه ٔ مذاهب و ملل مسکرات منهی عنه و حرام است.(تاریخ غازان ص 325). جمله ٔ ادیان و ملل به ظهور و دین او منسوخ شد.(مصباح الهدایه چ همایی ص 44).
- احسن الملل،بهترین ملتها. بهترین دینها. کنایه از دین مبین اسلام:
قفل اسطوره ٔ ارسطو را
بر در احسن الملل منهید.
خاقانی.
- مِلَل و نِحَل، به معنی دینها و مذهبها چه نحل جمعِنحله است که به معنی مذهب سوای اسلام باشد.(غیاث): علم تواریخ مرکب است از علم ادیان و علم ابدان اما آنچه تعلق به دین دارد شناختن... آنچه اندرکتب انبیاست علیهم السلام... و تفاصیل ملل و نحل و مذاهب و واضع هر یکی...(تاریخ بیهق چ بهمنیار ص 7). در همه ٔ چیزها اهل و ملل و نحل خلاف کرده اند، مگر در این قضیه که معصیت حق تعالی زیان کار است.(تاریخ بیهق ایضاً ص 287).
|| ج ِ ملت، به معنی گروهی از افراد انسانی که بر خاک معینی زندگی کنند و تابع یک حکومت باشند:
نصردول و زین ملل میر خراسان
اصل ظفر و فتح ابوالفتح مظفر.
امیرمعزی.
رجوع به ملت شود.
- ملل متحد، عنوانی ناشی از سرفصل منشورملل متحد که در سانفرانسیسکو به امضا رسیده(25 ژوئن 1945 م.) برای بوجود آوردن سازمان جهانی، معروف به سازمان ملل متحد و وصول به هدفهای آن.(ترمینولوژی حقوق تألیف جعفری لنگرودی).

معادل ابجد

ملتها

476

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری