معنی مقبره
لغت نامه دهخدا
مقبره. [م َ ب َ رَ / رِ](از ع، اِ) گور. || محل گور.(ناظم الاطباء). مقبره. گورگاه.(یادداشت به خط مرحوم دهخدا). || گنبد یا عمارتی که بالای بعضی از قبور سازند.
فارسی به انگلیسی
Mausoleum, Sepulcher, Sepulchre, Tomb, Vault
فارسی به ترکی
abide
فرهنگ واژههای فارسی سره
آرامگاه
مترادف و متضاد زبان فارسی
آرامگاه، تربت، ضریح، قبر، گورگاه، لحد، مدفن، مزار
فارسی به عربی
فرهنگ فارسی هوشیار
فرهنگ معین
گور، در فارسی عمارتی که روی قبر سازند،
فرهنگ عمید
گور، گورستان،
حل جدول
آرامگاه
آرامگاه، مزار
مزار
مقبره العرفا
از آثار تاریخی استان آذربایجان شرقی
مقبره زردشتیان
استودان، ستودان
فارسی به آلمانی
Denkmal (n)
معادل ابجد
347