معنی مقاولهنامه
حل جدول
پروتکل
مترادف و متضاد زبان فارسی
پروتکل، پیماننامه، عهدنامه، قرارداد، سند
پیماننامه
عهدنامه، قرارداد، مقاولهنامه
قرارنامه
پروتکل، عهدنامه، مقاولهنامه
عهدنامه
پروتکل، پیماننامه، تعهدنامه، قرارداد، قرارنامه، معاهده، مقاوله، مقاولهنامه
قرارداد
پیمان، پیماننامه، عهدنامه، قولنامه، کنترات، معاهده، مقاوله، مقاولهنامه، مواضعه، میثاق
فرهنگ عمید
(سیاسی) صورت مجلس مذاکرات سیاسی، مقاولهنامه،
پیشنویس قرارداد یا صورتجلسۀ مذاکرات که بعد بهصورت پیمان درآید،
(سیاسی) تشریفات رایج در ارتباطات بینالمللی،
معادل ابجد
278