معنی مفرغ

مفرغ
معادل ابجد

مفرغ در معادل ابجد

مفرغ
  • 1320
حل جدول

مفرغ در حل جدول

مترادف و متضاد زبان فارسی

مفرغ در مترادف و متضاد زبان فارسی

فرهنگ معین

مفرغ در فرهنگ معین

  • خالی کننده، واریز کننده حساب. [خوانش: (مُ فَ رِّ) [ع. ] (اِفا. )]. توضیح بیشتر ...
  • (مِ رَ) (اِ. ) ترکیبی است از مس و روی به رنگ های مختلف سرخ، سرخ کم رنگ و نارنجی، زودتر از مس ذوب می شود و در مجسمه سازی و ساختن ادوات دیگر مورد استفاده قرار می گیرد. توضیح بیشتر ...
لغت نامه دهخدا

مفرغ در لغت نامه دهخدا

  • مفرغ. [م ِ رَ / م َ رَ](از ع، اِ) فلزی مرکب از مس و قلعی یا روی که مجسمه ها و بخاریها و پایه ٔ چراغها و امثال آن ریزند. هفت جوش. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). آلیاژی است از مس و قلع که با آن ابزارهای مختلف و مجسمه تهیه می کنند. مفرغ قدیمی ترین آلیاژی است که بشر آن را شناخته و تهیه کرده است، زیرا در معادن مس معمولاً فلز مس بطور طبیعی با قلع بصورت یک آلیاژ طبیعی وجود دارد از این رو معمولاً نخستین ابزارهای مصنوعی فلزی که در قدیم توسط بشر ساخته شده غالباً از مفرغ است. توضیح بیشتر ...
  • مفرغ. [م ُ ف َرْ رَ](ع ص) تهی. خالی. (از ناظم الاطباء).
    - مستثنای مفرغ،(اصطلاح نحو) در اصطلاح نحویان آن است که مستثنی منه در کلام مذکور نباشد و فقط مستثنی ذکر شده باشد، مانند: ماجائنی الا زید؛ ای ماجائنی احد الا زید. (از کشاف اصطلاحات الفنون). مقابل مستثنای تام است و آن چنان است که مستثنی منه در جمله مذکور نباشد در این صورت اعرابی را که مقتضی ماقبل «الا» است بدان می دهیم، یعنی فرض می کنیم که الا وجود ندارد و آن بعد از نفی و شبه آن واقع شود، مانند مافعلوه الا قلیل. توضیح بیشتر ...
  • مفرغ. [م ُ رَ](ع ص) رجوع به مُفَرَّغ، معنی دوم شود.

  • مفرغ. [م ُ ف َرْ رِ](ع ص) آنکه آب می ریزد. || آنکه خنور را تهی می کند. (ناظم الاطباء)(از منتهی الارب)(از اقرب الموارد). || ریخته گر. (مهذب الاسماء)(یادداشت به خط مرحوم دهخدا). توضیح بیشتر ...
  • مفرغ. [م َ رَ](ع اِ) جای ریختن آب. (غیاث)(آنندراج). || مفرغ الدلو؛ آنچه به مقدم حوض پیوندد. (از اقرب الموارد). توضیح بیشتر ...
فرهنگ عمید

مفرغ در فرهنگ عمید

  • آلیاژ مس و قلع، به ‌رنگ قهوه‌ای روشن که در مجسمه‌سازی و ریخته‌گری به‌کار می‌رود،. توضیح بیشتر ...
  • ویژگی فلزی که در قالب ریخته شده،
فارسی به انگلیسی

مفرغ در فارسی به انگلیسی

فارسی به عربی

مفرغ در فارسی به عربی

فرهنگ فارسی هوشیار

مفرغ در فرهنگ فارسی هوشیار

  • آلیاژی است از مس و روی که برنگهای مختلف سرخ و نارنجی که از لحاظ صنعت بهتر از مس خالص و قیمت آنهم ارزانتر است و زودتر از مس ذوب میشود. توضیح بیشتر ...
بخش پیشنهاد معنی و ارسال نظرات
جهت پیشنهاد معنی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید از اینجا ثبت نام کنید
قافیه