معنی مشمش

مشمش
معادل ابجد

مشمش در معادل ابجد

مشمش
  • 680
حل جدول

مشمش در حل جدول

لغت نامه دهخدا

مشمش در لغت نامه دهخدا

  • مشمش. [م ِ م ِ / م َ م َ](ع اِ) زردآلو. و بعضی «آلو» را مشمش گویند. (منتهی الارب)(آنندراج). درختی است بلند و گاه تا به اندازه ٔ گردو بالا میرود و دارای شاخ و برگ فراوان و مغز و میوه آن اگر تلخ باشد «گلابی » و اگر شیرین باشد «لوزی » نامند و واحد آن مشمشه و برخی آلو را مشمش نامند. (از اقرب الموارد)(از محیطالمحیط). زردآلو و یا آلو. (از ناظم الاطباء). زردآلو. (دهار)(الفاظالادویه)(مهذب الأسماء). زردآلو و آن را خوبانی نیز گویند و آن میوه ای است شیرین. توضیح بیشتر ...
  • مشمش. [م ِ م ِ](اِ) قسمی پارچه ٔ تنک برای چادر زنان و پیراهن تابستانی. (یادداشت مؤلف).
    - مشمش زری، مشمش زرکش. (یادداشت مؤلف). توضیح بیشتر ...
فرهنگ عمید

مشمش در فرهنگ عمید

عربی به فارسی

مشمش در عربی به فارسی

فرهنگ فارسی هوشیار

مشمش در فرهنگ فارسی هوشیار

  • زرد آلو (اسم) زرد آلو
بخش پیشنهاد معنی و ارسال نظرات
جهت پیشنهاد معنی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید از اینجا ثبت نام کنید
قافیه