معنی مسکو

لغت نامه دهخدا

مسکو

مسکو. [م ُ ک ُ](اِخ) موسکو. شهری است بزرگ و پرجمعیت، پایتخت اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی که در زمین جلگه ای واقع شده در کنار رودی به نام مسکوا که شعبه ای از رود ولگاست. مرکز سیاست و صنایع گوناگون و دارای دانشگاه های متعدد است. جمعیت آن با حومه در حدود هفت میلیون تن است. شهر مسکو علاوه بر اینکه پایتخت کلیه ٔ جمهوریهای متحده ٔ شوروی است، مرکز جمهوری شوروی سوسیالیستی فدراتیو روسیه که یکی از کشورهای شانزده گانه ٔ متحده ٔ شوروی محسوب می گردد نیز هست.

حل جدول

مسکو

پایتخت کشور روسیه

پایتخت سرزمین تزارها


موزه مسکو

آرمیتاژ


از شهرهای مسکو

بالاشوف


میدان اصلی مسکو

میدان سرخ


موزه مشهور مسکو

آرمیتاژ


کاخ تاریخی مسکو

کرملین


قلعه‌ای در مسکو

ارموری


برج معروف مسکو

اوستانکینو


نگارخانه دیدنی مسکو

ترتیاکوف

فارسی به انگلیسی

فارسی به ایتالیایی

واژه پیشنهادی

معادل ابجد

مسکو

126

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری