معنی مستور

مستور
معادل ابجد

مستور در معادل ابجد

مستور
  • 706
حل جدول

مستور در حل جدول

مترادف و متضاد زبان فارسی

مستور در مترادف و متضاد زبان فارسی

  • پنهان، پوشیده، مختفی، مخفی، مستتر، مکتوم، مکنون، ملبس، ناآشکار، ناپدید، ناپیدا، نهفته، محجوب، مقنع، پرده‌نشین، مستوره، پاکدامن، عفیف، نقابدار،
    (متضاد) پیدا، نامستور. توضیح بیشتر ...
فرهنگ معین

مستور در فرهنگ معین

  • (مَ) [ع.] (اِمف.) پوشیده، پنهان.
لغت نامه دهخدا

مستور در لغت نامه دهخدا

  • مستور. [م َ](ع ص) نعت مفعولی از سَتر. پوشیده شده. (از اقرب الموارد)(غیاث). نهان. نهانی. پوشیده. مخفی. پردگی. نهفته. درپرده. زیر پرده. پرده دار. ج. مستورون و مساتیر. (اقرب الموارد):
    نبودم سخت مستور و نبودند
    گذشته مادرانم نیز مستور.
    منوچهری.
    زیرا که به زیر نوش و خزش
    نیش است نهان و زهر مستور.
    ناصرخسرو.
    عالمی دیگر است مردم را
    سخت نیکو ز جاهلان مستور.
    ناصرخسرو.
    جز کار کنی بدین از این جا
    بیرون نشود عزیز ومستور. توضیح بیشتر ...
  • مستور. [م َ](اِخ) ابن عباد هنائی. مکنی به ابوتمام. محدث است و عبداﷲبن المبارک از او روایت کند. و رجوع به ابوتمام شود. توضیح بیشتر ...
فرهنگ عمید

مستور در فرهنگ عمید

  • پوشیده، درپرده،
    [قدیمی] دارای پوشش،
    [قدیمی] پاک‌دامن، عفیف،. توضیح بیشتر ...
فارسی به انگلیسی

مستور در فارسی به انگلیسی

  • Blind, Covert, Mystic, Occult, Runic, Ulterior, Veiled
فارسی به عربی

مستور در فارسی به عربی

فرهنگ فارسی هوشیار

مستور در فرهنگ فارسی هوشیار

  • پوشیده شده، نهانی، در پرده
فرهنگ فارسی آزاد

مستور در فرهنگ فارسی آزاد

  • مَستُور، پوشیده، پنهان، مخفی، ایضاً: عفیف (زن)،
فارسی به آلمانی

مستور در فارسی به آلمانی

بخش پیشنهاد معنی و ارسال نظرات
جهت پیشنهاد معنی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید از اینجا ثبت نام کنید