معنی مداقه

فرهنگ معین

مداقه

(مُ قِّ) [ع. مداقه] (مص ل.) دقت کردن، باریک بینی کردن.

فارسی به انگلیسی

مداقه‌

Consideration, Scrutiny

لغت نامه دهخدا

مداقه

مداقه. [م ُ داق ْ ق َ / ق ِ] (از ع اِمص) باریک بینی. استقصاء. (یادداشت مؤلف). دقت کردگی. حساب از روی دقت و درستی. (ناظم الاطباء).
- مداقه کردن، دقت کردن و باریک شدن در موضوعی. به دقت وارسی کردن.

فرهنگ فارسی هوشیار

مداقه

مداقه در فارسی: باریک بینی (مصدر) دقت کردن در امری (در حساب وجز آن)، (اسم) دقت باریک بینی.


مداقه کردن

(مصدر) دقت کردن در امری.

فرهنگ عمید

مداقه

در امری دقت و باریک‌بینی کردن،
در حساب دقت کردن،

حل جدول

مداقه

دقت نظر، باریک‌بینی

دقت نظر، باریک بینی


دقت نظر

مداقه


دقت نظر- باریک‌بینی

مداقه


باریک بینی

مداقه

مترادف و متضاد زبان فارسی

مداقه

امعان، باریک‌بینی، بررسی، دقت نظر، تدقیق، توجه، دقت، کنجکاوی، موشکافی، ملاحظه


مداقه کردن

دقت کردن، تدقیق کردن، امعان‌نظر کردن، تامل کردن

فارسی به عربی

انگلیسی به فارسی

scrutiny

مداقه

مداقه

معادل ابجد

مداقه

150

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری