معنی محرابی

محرابی
معادل ابجد

محرابی در معادل ابجد

محرابی
  • 261
حل جدول

محرابی در حل جدول

  • طرحی در قالی‌بافی
  • طرحی در قالی بافی
فرهنگ معین

محرابی در فرهنگ معین

  • (ص نسب. ) منسوب به محراب، (اِ. ) مسجد، نوعی شمشیر. [خوانش: (~. ) [ع - فا. ]]. توضیح بیشتر ...
لغت نامه دهخدا

محرابی در لغت نامه دهخدا

  • محرابی. [م ِ] (ص نسبی) آنکه اهل محراب و ملازم آن است.
    - زاهد محرابی، پارسا که پیوسته ملازم محراب و مقیم محراب است:
    رخ او چون رخ آن زاهد محرابی
    بر رخش بر، اثر سبلت سقلابی.
    منوچهری.
    || نوعی از شمشیر. (غیاث) (آنندراج). قسمی از شمشیر. (ناظم الاطباء). || مسجد. (غیاث) (ناظم الاطباء). || قوسی. کمانی. (یادداشت مرحوم دهخدا).
    - ابروان محرابی، کمانی:
    نماز در خم آن ابروان محرابی
    کسی کند که به خون جگر طهارت کرد.
    حافظ.
    || هر چیز که به شکل محراب باشد. توضیح بیشتر ...
فرهنگ فارسی هوشیار

محرابی در فرهنگ فارسی هوشیار

  • مهرابی گونه ای شمشیر ‎ (صفت) منسوب به محراب:، (اسم) مسجد، نوعی شمشیر. توضیح بیشتر ...
بخش پیشنهاد معنی و ارسال نظرات
جهت پیشنهاد معنی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید از اینجا ثبت نام کنید