معنی مجمعه

فرهنگ معین

مجمعه

(مَ مِ عَ یا عِ) [ع. مجمعه] (اِ.) سینی بزرگ مسی.

فرهنگ فارسی هوشیار

مجمعه

مجمعه در فارسی: گرد گاه، کویر، سینی (اسم) زمینی که محل اجتماع مردمان باشد، بیابان بی آب و علف، سینی بزرگی که در آن ظروف غذا را جا دهند و حمل کنند مجموعه.

لغت نامه دهخدا

مجمعه

مجمعه. [م َ م َ ع َ / ع ِ] (از ع، اِ) طبق پهن و گرد مسین که در آن ظروف غذاخوری گذارند. (ناظم الاطباء). طبق مسین بزرگ که ظروف غذا در آن نهند و حمل کنند.سینی بزرگ. مجموعه. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا).


مجمعه پوش

مجمعه پوش. [م َ م َ ع َ / ع ِ] (اِ مرکب) جامه ای که بر روی مجمعه می کشیدند تا محتویات ظروف آن از گرد و غبار و غیره مصون ماند. پوشش روی مجمعه. مجموعه پوش. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). و رجوع به مجمعه شود.

فرهنگ عمید

مجمعه

سینی بزرگی که ظرف‌های غذا را در آن می‌گذارند،

واژه پیشنهادی

انگلیسی به فارسی

assemblies

مجمعه سرهمبندی شده

گویش مازندرانی

لنگه دوری

مجمعه ی غذاخوری


مجم

سینی بزرگ مسی – مجمعه


مجما

سینی بزرگ مسی – مجمعه


مجیمه

سینی بزرگ مسی – مجمعه


مرجومه

تحریف مجمعه سینی بزرگ مسی

معادل ابجد

مجمعه

158

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری