معنی مجرای عبور آب

جوی

مسیل

اب راهه

قنات

آب راهه، مسیل، آپخش

خواب یک مجرای آب: پول از طرف والدین دریافت می کنید.
یک مجرای آب در حال ساخته شدن: موفقیت شما بتاخیر می افتد.
یک مجرای آب در حال تعمیر: خواسته ها یتان را عملی خواهید کرد.
آب فراوان در یک مجرای آب جریان دارد: ثروت و قدرت - کتاب سرزمین رویاها

آب رو

کاریز

آپخش

ارسال، انتقال، ترخیص، عبور، مرور

دوراهی , محل تقاطع , عبور , گذر

عبور. [ع ُ] (ع مص) درگذشتن از نهر و وادی. (اقرب الموارد). گذشتن از نهر و جوی. (منتهی الارب) (آنندراج). بر آب گذشتن. (تاج المصادر) (غیاث اللغات) (المنجد). || شکافتن راه را. (اقرب الموارد) (منتهی الارب) (آنندراج) (المنجد). || مطلق گذر کردن از راهی. (غیاث اللغات).

عبور. [ع َ] (اِخ) نام ستاره ای است که بعد از جوزا درآید. (غیاث اللغات). شعری عبور؛ یکی از دو شعری و آن سپس جوزاست. آن را عبور نامند چون از حجره گذرد. (اقرب الموارد). نام ستاره ای که بعد جوزا درآید. (منتهی الارب).

عبور.[ع َ] (ع اِ) بره ٔ گوسفند. ج، عبائر. (منتهی الارب) (اقرب الموارد). || (ص) ختنه ناکرده. ج، عُبُر. (منتهی الارب) (تاج العروس) (اقرب الموارد).

Abfluß (f), Abzug (m), Ausgang (m), Auslaß (m), Steckdose (f)

535