معنی مبالات

مبالات
معادل ابجد

مبالات در معادل ابجد

مبالات
  • 474
حل جدول

مبالات در حل جدول

  • سنجیدگى در رفتار
مترادف و متضاد زبان فارسی

مبالات در مترادف و متضاد زبان فارسی

  • توجه، دقت، احتیاط، پروا، اندیشیدن، فکر کردن، التفات کردن، توجه کردن، مداقه، باک داشتن، ترسیدن، اهتمام ورزیدن. توضیح بیشتر ...
فرهنگ معین

مبالات در فرهنگ معین

  • (مُ) [ع. مبالاه] (مص ل.) اندیشه و تفکر در کار.
لغت نامه دهخدا

مبالات در لغت نامه دهخدا

  • مبالات. [م ُ] (ع مص، اِمص) (از «مبالاه» عربی) باک داشتن. (دهار) (زوزنی) (تاج المصادر بیهقی، یادداشت به خط مرحوم دهخدا) (غیاث) (آنندراج). || اندیشه کردن. (غیاث). التفات کردن. (آنندراج). مأخوذ از تازی تدبیر و اندیشه و تفکر در کار و قید و توجه و بصیرت و آگاهی. (ناظم الاطباء).
    - بی مبالات، بی تدبیر و بی قید و بی فکر و اندیشه و بی پروا و بی اعتناء. (ناظم الاطباء).
    - قلت مبالات، بی توجهی و غفلت. (ناظم الاطباء). توضیح بیشتر ...
فرهنگ عمید

مبالات در فرهنگ عمید

  • اهتمام، توجه، اعتنا،

    در امری فکر و اندیشه کردن،
فارسی به انگلیسی

مبالات در فارسی به انگلیسی

فرهنگ فارسی هوشیار

مبالات در فرهنگ فارسی هوشیار

  • (مصدر) فکر کردن در امری اندیشیدن، اهتمام کردن. یا بی مبالات. بدون تفکر بی اندیشه: و از اقدام بی تحاشی آن قوم بر قصد ولایت چنو پادشاهی قادر و قاهر و اقتحام بی مبالات آن جماعت در غمار دیار. شکسته شد، بی قید و بند سهل انگار:. هنرمند خوبی است لیکن در کارهایش کمی بی مبالاتی است. اهتمام کردن. توضیح بیشتر ...
فرهنگ فارسی آزاد

مبالات در فرهنگ فارسی آزاد

  • مُبالات، غیر از معانی مصدری، در فارسی بیشتر به معانی اهتمام، قید و ملاحظه و فکر و اندیشه مصطلح است،. توضیح بیشتر ...
بخش پیشنهاد معنی و ارسال نظرات
جهت پیشنهاد معنی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید از اینجا ثبت نام کنید