معنی مایوس شدن
فارسی به انگلیسی
Despair
فرهنگ فارسی هوشیار
نومید شدن امید بر گرفتن (مصدر) نا امید گردیدن نومید شدن: محمود را آبله بر آمد. . . پس بر کیارق را نیز آبله بر آمد چندانکه از حیات او مایوس شدند.
مایوس
نا امید و بی امید، نومید دلسرد نومید (اسم) نا امید گشته نومید: ای که مایوس از همه سویی بسوی عشق رو کن خ کعبه دلهاست اینجاهر چه خواهی آرزو کنخ (نظام وفا) جمع: مایوسین.
مایوس ماندن
نومید شدن دلسرد شدن (مصدر) مایوس شدن: بماند از نظر رحمت خدا مایوس بسوی هر که بیکبار بنگری بعتاب. (وحشی بافقی)
مترادف و متضاد زبان فارسی
ناامیدشدن، نومید گشتن، دلسرد شدن، وازده شدن، محروم شدن، ناکام گشتن
فارسی به ایتالیایی
scoraggiarsi
لغت نامه دهخدا
مایوس. (اِ) ماه پنجم از ماههای رومیان برابر باماه شباط از ماههای سریانیان. (از التفهیم ص 230).
فرهنگ عمید
ناامیدشده، نومید، بیامید،
فرهنگ واژههای فارسی سره
دلسرد
کلمات بیگانه به فارسی
دلسرد
معادل ابجد
471