معنی ماچین

ماچین
معادل ابجد

ماچین در معادل ابجد

ماچین
  • 104
حل جدول

ماچین در حل جدول

فرهنگ معین

ماچین در فرهنگ معین

لغت نامه دهخدا

ماچین در لغت نامه دهخدا

  • ماچین. (ص نسبی، اِ) در فارسی ماچین بمعنی چیزی که آنرا بوسه داده باشند، چه ماچ بوسه را گویند. (آنندراج):
    دلم در زلفش از فکر دهانش برنمی آید
    اگر در بند چین افتاده ام در قید ماچینم.
    محسن تأثیر (از آنندراج). توضیح بیشتر ...
  • ماچین. (اِخ) کشن شین. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). نام ملکی یا شهری و چین و ماچین شهرت دارد. در تاریخ بنا کتی چین و مهاچین است و مها لفظ هندی بمعنی بزرگ و عظیم. (آنندراج). مهاچین در سنسکریت بمعنی مملکت چین می باشد. (ناظم الاطباء). ملکی است در جنوب چین و مشرقی هندوستان. (غیاث). در ادبیات فارسی ظاهراً از چین مراد ترکستان شرقی است و از ماچین چین اصلی یا چین بزرگ:
    چو آگاهی آمد به ماچین و چین
    بگوینده بر خواندم آفرین. توضیح بیشتر ...
فرهنگ فارسی آزاد

ماچین در فرهنگ فارسی آزاد

  • ماچین، اسم فارسی و در مقامی منظور چین بزرگ و اصلی است، در اصطلاحِ چین و ماچین چین فقط به قسمت باختری این سرزمین و ماچین به بقیّه آن اقلیم اطلاق می شده است،. توضیح بیشتر ...
بخش پیشنهاد معنی و ارسال نظرات
جهت پیشنهاد معنی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید از اینجا ثبت نام کنید