معنی مامور آرشیو

حل جدول

مامور آرشیو

بایگان


مامور نگهداری آرشیو

آرشیویست


آرشیو

بایگانی

بایگانی، پرونده، ضبط، مرکزاسناد

ترکی به فارسی

آرشیو

آرشیو/

کلمات بیگانه به فارسی

آرشیو

بایگانی

فارسی به انگلیسی

آرشیو

Archive

فارسی به ایتالیایی

آرشیو

archivio

فرهنگ معین

آرشیو

[فر.] (اِ.) بایگانی، جایی که اسناد، پرونده ها، اوراق و مانند آن حفظ شود.

فرهنگ عمید

آرشیو

جایی که اسناد ادارات دولتی یا بنگاه‌های ملی نگه‌داری می‌شود،
مجموعۀ اوراق، اسناد و مدارک که آن‌ها را در جای مخصوص نگه دارند، بایگانی،

فرهنگ واژه‌های فارسی سره

آرشیو

بایگانی

مترادف و متضاد زبان فارسی

آرشیو

بایگانی، پرونده، ضبط، مرکزاسناد

فرهنگ فارسی هوشیار

آرشیو

فرانسوی بایگانی (اسم) جایی که اسناد اوراق تصاویر پرونده ها صفحات موسیقی و مانند آن حفظ میشود بایگانی.


مامور

امر کرده شده و حکم کرده شده و فرموده شده ‎ گومارتک گمارده گماشته، اپرهان پروانک به فرمان فرمان یافته (اسم) فرمان داده امر کرده شده: گفت موسی:این مرا دستور نیست بنده ام امهال تو مامور نیست. (مثنوی. نیک. 62: 3)، کسی که او را بکاری گماشته باشند گماشته: زودا که دید خواهم از سعی بخت فرخ مامور امر سلطان ایران ستان و توران. (پیغوملک. لباب. نف. ‎ 54) جمع: مامورین. یا مامور احصائیه. آمارگر. یا مامور اطفائیه. آتش نشان. یا مامور آگاهی. کارآگاه. یا مامور اجرا. کسی که از طرف اداره اجراء دادگستری موظف است که احکام و قرارهای دادگاه را بمرحله عمل درآورد. یا مامور تامینات.


آرشیو دولتی

دژنپشت

معادل ابجد

مامور آرشیو

804

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری