معنی ماموت

ماموت
معادل ابجد

ماموت در معادل ابجد

ماموت
  • 487
حل جدول

ماموت در حل جدول

  • فیل ماقبل تاریخ
  • فیل ما قبل تاریخ
فرهنگ معین

ماموت در فرهنگ معین

  • [فر. ] (اِ. ) گونه ای فیل فسیل شده که در ابتدای دوران چهارم در اروپا و شمال آسیا می زیسته و بدنش پوشیده از موهای طویل بوده و عاج طویل و پیچیده ای داشته است. توضیح بیشتر ...
لغت نامه دهخدا

ماموت در لغت نامه دهخدا

  • ماموت. (اِ) کلمه ای است روسی، مأخوذ از زبان مردم سیبری. فیل فسیل شده ٔ عهد چهارم معرفهالارضی است که اجساد کامل این حیوان در میان یخهای سیبری بدست آمده. پوست این حیوان پوشیده از پشم هائی همانند پشم گوسفند است. عاج یا وسیله ٔ دفاعی این حیوان بزرگ و خمیده است و در حدود 3/5 متر طول دارد. (از لاروس). (اصطلاح زمین شناسی و جانورشناسی) گونه ای فیل فسیل شده که در ابتدای دوران چهارم در اروپا و شمال آسیا می زیسته و بدنش پوشیده از موهای طویل بوده و عاج طویل و پیچیده ای داشته است. توضیح بیشتر ...
فرهنگ عمید

ماموت در فرهنگ عمید

  • نوعی فیل با موهای بلند و عاج پیچیده که در دوران چهارم زمین‌شناسی زندگی می‌کرده و نسل آن منقرض شده است،. توضیح بیشتر ...
فارسی به عربی

ماموت در فارسی به عربی

فرهنگ فارسی هوشیار

ماموت در فرهنگ فارسی هوشیار

  • فرانسوی فرپیل (اسم) گونه ای فیل فسیل شده که در ابتدای دوران چهارم در اروپا و شمال آسیا میزیسته و بدنش پوشیده از موهای طویل بوده و عاج طویل و پیچیده ای داشته است. فسیل این جانور در ته نشستهای یخ بندان ماقبل تاریخ (ابتدای دوران چهارم) شمال آسیا و اروپای مرکزی بوفور یافت میشود. توضیح بیشتر ...
بخش پیشنهاد معنی و ارسال نظرات
جهت پیشنهاد معنی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید از اینجا ثبت نام کنید