معنی مالوف
فرهنگ فارسی هوشیار
فرهنگ عمید
الفتگرفته، خوگرفته،
حل جدول
مترادف و متضاد زبان فارسی
آشنا، آمخته، اخت، خوگر، خوگرفته، معمول، دمخور، عادتگرفته، مانوس، همدم،
(متضاد) نامالوف، نامانوس
عربی به فارسی
عادی , مرسوم , اشنا , وارد در , مانوس , خودی , خودمانی , معتاد , شخص داءم الخمر , همیشگی
فارسی به عربی
انگلیسی به فارسی
وطن مالوف
معادل ابجد
157