معنی ماشین چاپ خودکار
حل جدول
رتاتیو
ماشین چاپ
رتاتیو
ماشین چاپ سریع
رتاتیو
ماشین چاپ اتوماتیک
رتاتیو
نوعی ماشین چاپ
رتاتیو
فرهنگ فارسی هوشیار
واژه پیشنهادی
فارسی به عربی
فارسی به آلمانی
Presse (f), Pressen
اطلاعات عمومی
یوهانس گوتنبرگ
لغت نامه دهخدا
خودکار. [خوَدْ / خُدْ] (ص مرکب) آنچه پیش خود کار می کند و احتیاج بمراقبت ندارد.آنکه کار کردن او امر و گفتن لازم ندارد و خود آن کاری که باید کرد در موقع خود کند. (یادداشت مؤلف).
- قلم خودکار، قلمی که احتیاج بدوات ندارد و با ماده ای که از ابتداء داخل آن است نوشتن انجام می دهد.
- ماشین خودکار، ماشینی که احتیاج به مراقبت کارگر ندارد و خود کار خود را انجام می دهد.
معادل ابجد
1238