معنی مارک ونشان

حل جدول

مارک ونشان

برند، آرم، علامت-اثر

فرهنگ فارسی هوشیار

نام ونشان

(اسم) اسم ورسم عنوان:‎. . . } ونام و نشان خود اظهارکرد ‎{ یابه نام ونشان رسیدن. صاحب اسم ورسم شدن شخصیتی بهم رساندن. ‎، سجل: } نام ونشان هرکس وسیله شناختن اوست ‎{


مارک

پول آلمان که تقریباً یک فرانک و 52 سانتیم فرانسه ارزش دارد علامت، نشانه آلمانی شهر وای آلمانی پارسی لاتینی گشته ک ماریک (علامت نشانه) نشان داغ انگ انک

لغت نامه دهخدا

مارک

مارک. (اِ) واحد پول آلمان که از صد «فنیگ » تشکیل یافته است. (از لاروس).


پل مارک

پل مارک.[پ ُ ل ِ] (اِ) منصب رئیس سپاهیان در یونان قدیم.


مارک ارل

مارک ارل. [اُ رِ] (اِخ) رجوع به «مارکوس اورلیوس » و تاریخ ایران باستان شود.


مارک تواین

مارک تواین. (اِخ) مارک توین. نویسنده ٔ آمریکائی (1835-1910 م.) او در فلوریدای میسوری به دنیا آمد و اولین نویسنده ٔ بزرگ غرب و ممالک متحده ٔ آمریکاست. او سردسته ٔ داستان نویسانی است که می خواهند آمریکا را در خلال فرهنگ عامیانه و مناظر این سرزمین نشان دهند. او راست: ماجراهای تام سایر و ماجراهای هکلبری فین و شاهزاده و گدا و... (از لاروس).

گویش مازندرانی

مارک مارک

واژه ای که برای فرا خواندن و صدا زدن گاو یا گوساله به کار...

فرهنگ عمید

مارک

واحد پول آلمان،

نشان مخصوص که در بالای کاغذ مکاتبات و اسناد هر اداره یا سازمان چاپ می‌شود،

مترادف و متضاد زبان فارسی

مارک

انگ، داغ، علامت، نشان، نشانه، واحد پول آلمان

فرهنگ معین

مارک

علامت و نشانه، علامت مخصوص هر کارخانه و مؤسسه، واحد پول آلمان. [خوانش: [فر.] (اِ.)]

فارسی به عربی

مارک

سریه، صنف

فارسی به ایتالیایی

مارک

bollo

marchio

معادل ابجد

مارک ونشان

668

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری