معنی مارونی

لغت نامه دهخدا

مارونی

مارونی. [رُ] (اِخ) شطی که گینه ٔ فرانسه را از سورینام جدا می کند و 680 هزار گز طول دارد. (از لاروس).


حبیقة

حبیقه. [ح َ ق َ] (اِخ) (یوسف...) کشیش راهب مارونی لبنانی. او راست: الدوائر السریانیه در 2 جزء به چاپخانه ٔ اللبنانیه به سال 1902م. چاپ شده است. (معجم المطبوعات).


قرداحی

قرداحی. [ق َ] (اِخ) جبرئیل راهب مارونی (1845-1931 م.). استاد لغات شرقی در روما است. او راست: اللباب، و آن قاموس عربی به سریانی است. (ذیل المنجد).


یوسف

یوسف. [س ُ] (اِخ) ابن خطاربن یوسف بن مخائیل بن منصور غانم ناخوسی، معروف به یوسف غانم. ادیب و شاعر مارونی لبنانی. در بیروت دانش آموخت و در یکی از روزنامه ها به نویسندگی پرداخت، سپس به برزیل مهاجرت کرد و در همانجا به سال 1337 هَ. ق. درگذشت. از آثار اوست: برنامج اخویه القدیس مارون، در دو جلد. (از اعلام زرکلی).

یوسف. [س ُ] (اِخ) سمعان السمعانی، سریانی الاصل مارونی لبنانی. مورخ و دانشمند لاهوتی از مردم حصرون لبنان بود. به سال 1098 هَ. ق. در طرابلس شام به دنیا آمد و در رومیه به تحصیل و زندگی ادامه داد و پس از رسیدن به مدارج علمی و ریاست اسقفان صور به سال 1182 هَ. ق. در رومیه درگذشت. از آثار اوست: 1- اصم الرهبان فی جبل لبنان. 2- تاریخ الشرقی (ترجمه از لاتین). 3- المنطق. 4- الالهیات. علاوه بر آثار بالا به زبان لاتینی نیز کتاب نوشته است. (از اعلام زرکلی).


بستانی

بستانی. [ب ُ] (اِخ) خوری، بطرس. لبنانی مارونی مقیم بیروت، متولد بسال 1879 م. و شاگرد مدرسه ٔ عین ورقه. او راست: 1- آداب المراسله، برای شاگردان مدارس چ بیروت 1912 م. در 174 ص. 2- الرسائل العصریه، مجموعه ای است از نامه ها در موضوعهای عادی در فن ترسل. چ بیروت 1910 م. در 344 ص. 3- روایه داودالملک. چ بیروت 1906م. (از معجم المطبوعات).


حاقلانی

حاقلانی. [ق ِ] (اِخ) ابراهیم. دانشمند مارونی، از مارونیان سوریه در مائه ٔ هفدهم م. مولد وی قریه ٔ حاقل سوریه و وفات در رُم بسال 1664 م. او در مدرسه ٔ مارونیان رم به کسب علم پرداخت و پس از اشتغال به تعلیم عربی و سریانی در رم، لوئی سیزدهم او را به پاریس خواند، تا در ترجمه ٔ توراه به زبانهای مختلف همکاری کند (1640). سپس وی به رم بازگشت و استاد عربی وسریانی در کلژ رویال گردید (1646). پس از مراجعت به رم در 1652 در تدوین کتاب مقدس بزبان عربی که توسط جمعیت تبلیغاتی در 1671 تهیه شد شرکت کرد. وی با گابریل سیونیتا ی ایتالیائی، و والرین فلاوینْی استاد عبری در پاریس مشاجرات سخت داشت. آثار متعدد به لاتین از او باقی است که عمده ٔ آنها کتب ذیل است: مجمع نیقیه (نیسه) طبق آثار شرقی (1645)، فهرست ادبیات کلدانی (1653). صاحب معجم المطبوعات گوید: وی عده ٔ بسیاری از کتب عربی و فارسی را به لاتینی ترجمه کرد، ازجمله ٔ آنها جام گیتی نماست که به مختصر مقاصد حکمه فلاسفه العرب موسوم کرد و شرح احوال او را یوسف الدبس مطران در تاریخ سوریه آورده و نیز در جامع الحجج الراهنه آمده است. و اصل جام گیتی نما تألیف قاضی میبدی حسین بن معین الدین است. (از معجم المطبوعات ص 738). مؤلف ذریعه از اکتفاءالقنوع نقل میکند که مختصر مقاصد حکمه فلاسفه العرب ترجمه ٔ جام گیتی نما تألیف خواجه نصیر طوسی است که ابراهیم حاقلانی آنرا بعربی ترجمه کرده و در پاریس بسال 1641 و درآلمان بسال 1642 چاپ شده است. (ذریعه ج 5 ص 25). حاقلانی نخستین کس است که تاریخ فلسفه ٔ شرق را به زبان لاتینی نگاشت و به سن شصت وچهارسالگی پس از تألیف شصت کتاب درباره ٔ تاریخ و فلسفه و زبانهای سامی درگذشت. و نیز او اولین کس است که تاریخچه ٔ مارونیان را به لاتینی نوشت. رجوع به مجله ٔ الهلال سال 29 ج 4 ص 360 شود.


طرابلس شام

طرابلس شام. [طَ ب ُ ل ُ س ِ] (اِخ) مؤلف قاموس الاعلام گوید: نام قضائی است در ولایت بیروت و عبارت است از قسم جنوب غربی سنجاق، از طرف شمال و شرق با قضای عکامحدود میباشد، و 91 قریه دارد و مشتمل است بر 5 ناحیه و اراضی عشیره ٔ عرب الجحیش و عده ٔ نفوس آن بر 41871 تن بالغ گردد و 30336 تن از اینان مسلمانند - انتهی. امروزه دارای 40000 سکنه است. || طرابلس شام (سنجاق...) مؤلف قاموس الاعلام ترکی آرد: یکی از ایالتهای پنجگانه ٔ ولایت بیروت است، از طرف جنوب به سنجاق جبال لبنان، از سمت مشرق به سنجاق حما از ولایت سوریه، از سوی شمال به سنجاق لاذقیه و از جانب مغرب به دریای سفید محدود میباشد. اراضی آن ناهموار و پرعارضه است، دامنه های جبل لبنان و جبل نصیریه در اندرون سنجاق پخش شده، انهار بسیاری دارد و از همه بزرگتر در میان دو سلسله ٔ مزبور جاری و موسوم به نهر کبیرمیباشد، و خاک آن بسیار حاصلخیز و پرمحصول و هوای سواحل آن بی اندازه گرم و نقاط مرتفع داخله ٔ آن خنک و بطور کلی معتدل و سالم است. محصولات عمده ٔ آن عبارت از: گندم، جو، ذرت، ارزن، نخود، عدس باقلا و حبوبات دیگر و نیز تنباکو و سیب زمینی و غیره و میوه های بسیار از قبیل: پرتقال، لیمو، انار، انجیر، انگور، زیتون فراوان هم دارد، روغن زیتون بمیزان کلی حاصل شود، زنبور و کرم ابریشم آن نیز فراوان است و انگبین و نوغان جزو صادرات سنجاق است، و در اندرون لوا به پرورش دام نیز توجه بسیار میشود. سالانه بیش از 300000 اوقه پشم حاصل گردد. مقدار جنگلهای سنجاق به 157000 دونم بالغ میشود و درختان بزرگ و گوناگون صنعتی دارند. اکتشافاتی برای کشف معادن هنوز بعمل نیامده، نفوس لوابه 124785 تن بالغ گردد که قریب 91183 تن مسلم سنی و نصیری و بقیه غیرمسلم روم، مارونی، کاتولیک، ارمنی، پروتستان و یهودی میباشند و 154 باب جوامع و مساجدو مکاتب و معابد دیگر دارد. 567 قریه در این سنجاق موجود است و به چهار قضا و 5 ناحیه مقسم گشته است.


ادریسی

ادریسی. [اِ] (اِخ) ابوعبداﷲ محمدبن محمد. یکی از مشاهیر علمای اسلام، از نسل حکام اندلس که به اَدارِسه مشهور بودند. وی بنام شریف ادریسی مشتهر است. مولد او در 493 هَ. ق. بسته بود و در قرطبه بتحصیل علوم خاصه جغرافیا و هیأت و نجوم و طب و فلسفه پرداخت و در همه ٔ این فنون کسب اشتهار کرد و اندلس و مغرب و اناطولی و مصر و بعضی اقطار دیگر را سیاحت کرد و نیز قسطنطنیه و فرانسه و انگلستان و بعض جهات دیگر اروپا را بدید و حکمران صقلیه موسوم به رجار (یعنی روژر. ریشارد) دوم او را دعوت کرد و بدانجا شد و کره ٔ جغرافیائی بزرگ از سیم برای او بساخت و نیز کتابی در عمل جغرافیا بنام نزههالمشتاق فی اختراق الاَّفاق تصنیف کرد، و آن کره ٔ جغرافیائی امروزه در دست نیست ولی از کتاب نزههالمشتاق نسخ متعدده موجود است و اختصاری از آن در 1593 م. در روم طبع و بزبان لاطینی نیزترجمه شده است و در 1836م. فرانسویان آنرا بزبان خود نقل کرده اند. کتاب او از نباتات هر مملکت نیز بحث کرده است و هیچیک از نسخ موجوده مکمل نیست و بیش و کم در اختصار آن کوشیده اند و چنان مینماید که همه ٔ آن نسخ اختصارهای مختلف این کتابست. شریف ادریسی در 576 هَ. ق. در صقلیه وفات کرد. (قاموس الاعلام ترکی).
مؤلف معجم المطبوعات آرد: ابوعبداﷲ محمدبن محمدبن عبداﷲبن ادریس (الشریف الادریسی) الصقلی. از سلاله ٔ علویین متولد بسال 493هَ. ق. و متوفی بسال 560 هَ. ق. وی همان کس است که برای ریشارد پادشاه صقلیه بسال 1153 م. نخستین کره ٔجغرافیائی زمین را که تاریخ بیاد دارد، بساخت. و درآن جمیع نواحی زمین را که بزمان او شناخته بود مشروحاً رسم کرد و نیز برای او در شهر بالرما از اعمال صقلیه کتاب نزههالمشتاق راکه بنام جغرافیهالادریسی شهرت دارد تألیف کرد. مولداو بستا بود و جد او پس از خلع از حکومت بدانجا شد و ادریسی در کودکی بقرطبه ٔ اندلس رفت و هم بدانجا علوم وقت فراگرفت و آنگاه بسیاحت آن نواحی و شمال افریقا و آسیای صغیر پرداخت و ریشارد دوم پادشاه صقلیه او را بدیوان خویش خواند و ادریسی بسیاری از کتب جغرافیین قدیم و سیاحان معاصر را جمع کرد و کره ای از سیم بساخت و خطوط شهرها را رسم کرد و در مقاله ٔ جغرافیائی خود که مشتمل بر اقالیم سبعه و هفتاد شهر است شرح آنها بازگفته و حاصل هر شهر و مصنوعات و حکومت و آداب سکنه ٔ آن را بیان کرده است. (تاریخ سوریه تألیف مطران یوسف الدبس). ریشارد در اکرام او مبالغه کرد چندانکه هر گاه ادریسی بر او داخل میشد تا پیش در به استقبال او میشد و سپس ویرا بجانب خویش بر سریر ملک می نشاند. او راست: نزههالمشتاق فی اختراق الاَّفاق که آنرا برای ریشارد ثانی صاحب صقلیه کرده است قسمی از آن در صفت مغرب و ارض سودان و مصر و اندلس است این کتاب با مقدمه و ترجمه و فهرست اسماء و شرح کلمات اصطلاحی موجود در آن بزبان فرانسه بهمت استاد دوزی و استاد دخویه بنام «صفه مغرب و سودان » مأخوذ من کتاب نزههالمشتاق فی اختراق الاَّفاق در لیدن بسال 1866م. بطبع رسیده است و نیز در روسیه بسال 1592 بنام نزههالمشتاق فی ذکرالأمصار و الاقطاروالبلدان و الجزر و المدائن والاَّفاق بطبع رسیده و آن بخش جغرافی ادریسی است و این قسم را دو دانشمند مارونی بنام جبرائیل صهیونی و حنا الحصرونی بلغت لاطینیه ترجمه کرده اند و ترجمه ٔ مزبور در پاریس بسال 1619 م. بچاپ رسیده است و همچنین قسمی از این کتاب در بانورمی بسال 1790 م. چاپ شده و بضمیمه ٔ آن ترجمه ٔ اسپانیائی بدست دُن کُند در مادرید بسال 1799 بطبع رسیده است و بار دیگر در مادرید بسال 1881 با ترجمه ٔ اسپانیائی بدست ساودرا بچاپ رسید و نیز امیدی جوبار جغرافیای شریف ادریسی را از نسخه ٔ محفوظ در کتابخانه ٔ عمومی پاریس بفرانسه ترجمه کرده و بسال 1877- 1879 طبعکرده است و قطعه ای از آن مشتمل بر مقدمه و توصیف بلادیست که اکنون ایطالیا را تشکیل میدهد و با ترجمه ٔ طلیانی و شروح و تعالیقی بهمت اماری و شیابارلی در روم بسال 1878- 1883 بچاپ رسیده است و قسمت دیگر مشتمل بر ذکر بلاد فلسطین و شام است که بسعی استاد یوحنا در بن ّ بسال 1885م. چاپ شده و پیش از او نیز بهمت روزن مولر در لیبسک بسال 1828 (؟) طبع شده است. (معجم المطبوعات). و رجوع به ادریسی (الشریف...) شود.

فرهنگ فارسی آزاد

بیت عبود

بَیتِ عَبٌّود، حضرت بهاءالله بعد از خروج از قشله عسکریه، در داخل قلعه عکا بمدتی قریب یکسال در سه خانه پست و محقَّر: بیت مالک و بیت منصور خَوّام و بیت رابعه اقامت فرمودند و بعد به خانه عودی خمّار که شخصی مسیحی و مارونی بود نقل مکان فرمودند، دو سال بعد الیاس عبود که پدر زن برادر عودی خمار بود حاضر شد خانه خود را که تقریبا چسبیده به منزل عودی خمار بود در اختیار عائله مبارکه قراردهد. حالیه جمع این دو خانه را بیت عبود میگویند. حضرت بهاءالله از 1871 تا 1878 در این دو خانه محبوس بودند و کتاب مستطاب اقدس در 1873 در خانه اول (عودی خمار) نازل گردید،

معادل ابجد

مارونی

307

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری