معنی مارا

مارا
معادل ابجد

مارا در معادل ابجد

مارا
  • 242
حل جدول

مارا در حل جدول

  • انقلابی فرانسوی
  • انقلابی فرانسه که در حمام کشته شد
لغت نامه دهخدا

مارا در لغت نامه دهخدا

  • مارا. (اِخ) انقلابی فرانسه. یکی از رؤسای انقلاب فرانسه، مقتول بدست «شارلت کورده ». (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). فیزیکدان و سیاستمدار فرانسه (1743-1793 م. ) و نویسنده ٔ «دوست توده » و یکی از محرکین کشتارهای سپتامبر در انقلاب کبیر فرانسه بود. او در کنوانسیون نماینده ٔ گروه «منتانیارد» بود و به «دوموریه » و «ژیروندنها» حمله می کرد و خود را در محاکمه ٔ شاه (لوئی شانزدهم) بسیاربا حرارت و جدی نشان می داد. او بدست «شارلوت کورده » بقتل رسید. توضیح بیشتر ...
  • مارا. (اِ) ماده ٔ بختی. عمعاق [کذا] گوید:
    یکی دبه درافگندی به زیر پای اشتربان
    یکی بر چهره مالیدی مهار ماده ٔ مارا.
    (لغت فرس اسدی چ اقبال صص 19-20). توضیح بیشتر ...
فارسی به ترکی

مارا در فارسی به ترکی

فارسی به عربی

مارا در فارسی به عربی

فرهنگ فارسی هوشیار

مارا در فرهنگ فارسی هوشیار

  • ضمیر منفصل شخصی اول شخص جمع (متکلم مع الغیر) و آن گاه در حالت فاعلی باشد: مانگوییم بد و میل بناحق نکنیم جامه کس سیه و دلق خود ازرق نکنیم. (حافظ. 361) و گاه در حالت مفعولی: مارا گفت: ای سروران را توسند بشمار مارا زان عدد. (دیوان کبیر 5: 1) و گاه در حالت اضافی: کتاب ما قلم ما. توضیح ما در تداول به ماها ودر قدیم به مایان جمع بسته شود و مراد همان ما (ضمیر اول شخص جمع) است. قدما نیز جمع ماها را بکار برده اند: سالها دفع بلاها کرده ایم و هم حیران زانچه ماها کرده ایم. توضیح بیشتر ...
فارسی به آلمانی

مارا در فارسی به آلمانی

بخش پیشنهاد معنی و ارسال نظرات
جهت پیشنهاد معنی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید از اینجا ثبت نام کنید