معنی ماد
فرهنگ فارسی آزاد
ماد، اقوامی بودند که درحدود هزار سال قبل از میلاد از شمال به نواحی آذربایجان تا همدان و امتداد کوههای زاگرس آمدند و «سرزمین های ماد» و "دودمان پادشاهی ماد " را از حدود 700 تا 550 قبل از میلاد (تا زمان حمله کوروش) به وجود آوردند،
لغت نامه دهخدا
ماد. (اِخ) مسکن قوم ماد. همین کلمه است که در پهلوی وپارسی (و نیز در تعریب) «ماه » شده. بیرونی در کتاب الجماهر ص 205 نوشته: «ماه » عبارت است از زمین جبل و «ماهین » عبارتند از ماه بصره که دینور باشد و ماه کوفه که نهاوند باشد و اغلب بآن دو «ماه سبذان » را افزایند و جمله را «ماهات » نامند و بسا نهاوند را به «ماه دینار» یاد کنند. (حاشیه ٔ برهان چ معین). جغرافی دانان عهد قدیم به دو ماد قائل شده اند: ماد بزرگ که بر همدان و ری و اصفهان تطبیق می شود و ماد کوچک که همان آذربایجان بود با قسمتی از کردستان. بعضی به سه ماد قائل شده اند ولی صحیحح تر باید همان دو ماد باشد زیرا «ری » جزو ماد بزرگ بود... ماد بزرگ در مشرق تا دربند دریای خزر (دروازه ٔ بحرخزر) امتداد می یافت و این دربند آن را از پارت جدا می کرد... ماد در زمان ساسانیان مبدل به «مای » شد و در قرون اسلامی آنرا «ماه »گفتند چنانکه می گفتند «ماه نهاوند»، «ماه بصره » و غیره و در جمع «ماهات ». (از ایران باستان ج 1 ص 207).
ماد. (اِخ) دولت ماد. پادشاهی ماد. سلسله ٔ پادشاهی ایرانی که قوم ماد آنرا در سال 705 ق.م. در ناحیه ٔ مادتشکیل داد. قبایل مختلف ماد در برابر تجاوزهای پی درپی پادشاهان آشور و از آنجمله وادانیراری سوم، شلم نصر دوم، شمسی اداد، تیگلات پالسر چهارم، سارگن دوم و سناخریب متحد شدند و دولت ماد را بوجود آوردند. نام ماد برای نخستین بار در کتیبه ٔ شلم نصر دوم که در سال 844 ق.م. به ماد لشکر کشید، ذکر شده. شمسی اداد نیز نام مادها را برده تیگلات پالسر چهارم هم در 744 ق.م. به ماد لشکر کشیدو از سرزمین ماد بخشهایی را به کشور آشور ضمیمه کرد. او بیش از 60 هزار اسیر گرفت و با گله های گاو، گوسفند، قاطر و شتر به کالاه (کالح) پایتخت آشور برد. سارگن دوم با مردم «منای » که با مادها خویشی داشتند و در جنوب دریاچه ٔ ارومیه ساکن بودند جنگ کرد و «دیااکو» را به اسارت به حماه در شام برد. بعضی از مورخان این شخص را با نخستین پادشاه ماد که هرودوت آنرا «دیوکس » نامیده یکی می دانند. پس از هجوم کیمری ها به «اورارتو» و شمال آشور این دولت در خطر افتاد. «آسور حیدون » پادشاه آشور که در برابر اتحاد کیمری ها با قبایل آریایی مسکون در آذربایجان قرارگرفته بود تا کوه دماوند پیش راند ولی «کشات ریت » مادی با گروهی از مادها، کیمری ها، مانی ها و سکاها وی را عقب رانده، و در قلعه ٔ «کی شاشو» بر او حمله برد، اما شکست یافت. از مطالب بالا روشن می شود که در نیمه ٔ اول قرن 7 ق.م. در شمال غربی ایران دولتهایی وجود داشته که ماد نیز یکی از آنها بوده است. هردوت می نویسد: آشوریها در آسیا پانصد سال حکومت کردند. اول مردمی که سر از اطاعت آنها پیچیدند مادها بودند. اینها برای آزادی جنگیدند، و رشادتها نمودند و از قید بندگی رستند. هردوت از طوایف ماد شش طایفه را نام می برد، بوس ها، پارتاکن ها، ستروخات ها، آریسانت ها، بودیها و مغها. این طوایف هرکدام زندگی سیاسی و اجتماعی جداگانه داشتند که بنابر نوشته ٔ هردوت دیوکس آنها را متحدساخت و دولت ماد را تشکیل داد. از نوشته های هرودوت چنین برمی آید که دولت ماد در 701 یا 708 ق.م. تأسیس شد و 150 سال دوام یافت و در سال 550 ق.م. به دست کورش بزرگ برچیده شد. پادشاهان ماد بنابر نوشته ٔ هرودوت عبارتند از: 1-«دیوکس » (حکومت 708 تا 655 ق.م.) 2-«فرورتیش » (حکومت 655 تا 633 ق.م.) 3-«هووخشتر» (حکومت 633 تا 585 ق.م.) 4-آستیاگس (حکومت 585 تا 550 ق.م.) دولت ماد را می توان پیشاهنگ دولت آریایی و دولت بزرگ هخامنشی دانست چه «هووخشتر» دولتهای نیرومند آن زمان یعنی آشور و بابل را ضعیف ساخت و بر ارمنستان و آسیای صغیر تا رود هالیس دست یافت. عیلام، پارس، هیرکانی، طبرستان و باکتری از دولت ماد اطاعت میکردند. این دولت اصول کشورداری قبایل متحد و فنون نوین جنگ را بوجود آورد. چنانکه کوروش بزرگ پس از فتح ماد همدان را که پایتخت دولت ماد بود، مرکز پادشاهی خود قرار داد و پارسیان از آداب و رسوم و حتی طرز پوشاک مادها بهره مند شدند. از تمدن دولت ماد آثار زیادی باقی نمانده و هیچ کتیبه ای که نشان دهنده ٔ خط و زبان آنها باشد بدست نیامده، اما هم در کتیبه های آشور و هم در سنگ نوشته های هخامنشی وجود تمدنی در ماد محرز میشود. بعلاوه چند نمونه از آثار ماد باقی است که پایه ٔ تمدن آن را نشان میدهد. این آثار عبارتند از مجسمه ٔ شیری از سنگ در نزدیکی همدان، صورت حجاری شده ٔمردی با لباس مادی در دخمه ای نزدیک سرپل ذهاب که اکنون آنرا «دکان داود» مینامند، تصویر فروهر بر سنگ در بالای دخمه در نزدیکی صحنه، دخمه ای در دیران لرستان که اکنون آنرا «اتاق فرهاد» میخوانند. پیکره ٔ حجاری شده ٔ مردی در حالت پرستش در دخمه ٔ کوچکی در ده «نواسحاق وند» نزدیک کرمانشاه و تصویر شاه و روحانی در دو طرف مشعل آتش در قیز قاپان. علاوه بر اینها شهر همدان با هفت قلعه ٔ رنگارنگ و کاخی که در آن بوده نشان دهنده ٔ تمدن درخشان ماد است. «پولی بیوس » درباره ٔ قصر همدان مینویسد: ستونهای این قصر از چوب سدر و سرو ساخته شده، روی آنها را با لوحه های سیمین و زرین پوشانیده اند و تخته های پوشش عمارت هم از نقره ٔ خالص است. از زبان و خط ماد چنانکه گفته شد نشانه ای نیست ولی مورخان معتقدند زبان آنها بازبان پارسها اختلاف زیادی نداشته. از مذهب ماد نیز اطلاع صحیحی در دست نیست ولی از تصویر برجسته ٔ سنگی که در قیزقاپان، از دوره ٔ ماد پیدا شده و آن پادشاه و روحانی را در دو طرف آتش نشان میدهد، بر میاید که مادها نیز میترا پرست و آتش پرست بوده اند. و اگر گفته ٔ آن عده از تاریخ نویسان راست باشد که زردشت از کنار دریاچه ٔ «چیچست » برخاسته باید گفت مادها نیز به دو نیروی آهورامزدا و اهریمن عقیده داشتند. بنا بر عقیده ٔ همین محققان مغها که طایفه ٔ روحانی مادها بودند مذهب را با سحر و جادو آلوده ساختند و زردشت چون خواست دین را پاک گرداند، مغها بر او شوریدند و وی بناچار به باختر رفت و در آنجا دین خود را گسترد. تشکیل دولت ماد در تاریخ شرق قدیم از این لحاظ اهمیت دارد که برای نخستین بار دولتی بزرگ از میان نژاد آریا برخاست. برتری نژاد سامی را پایان داد و سبب شد که دولت آریایی و بزرگ هخامنشی ایجاد شود، چنانکه پاره ای از محققان دولت هخامنشی را دنباله و مکمل دولت ماد میدانند. (از فرهنگ فارسی معین).
ماد. (اِخ) نام قومی است آریایی ایرانی نژاد که در ابتدای قرن هفتم یاآخر قرن هشتم قبل از میلاد مسیح دولت ماد را تأسیس کردند و نخستین پادشاه این قوم دیوکس (708-655 ق.م) و آخرین پادشاه آسیتاگس (584-550 ق.م) است. این سلسله به دست کورش هخامنشی منقرض شد. (از حاشیه ٔ برهان چ معین). مادها مردمانی آریایی و ساکن سرزمینهای جنوبی آذربایجان و اطراف همدان بودند که بنا بعقیده ٔ مورخان پیش از هزاره ٔ اول ق.م. از راه قفقاز به ایران آمدند و در آنجا ساکن شدند. این قوم در اواخر قرن 8 ق.م. یا اوایل قرن 7 ق.م. دولت ماد را تشکیل دادند.
ماد. (اِ) مخفف مادر است که عربان والده و ام گویند. (برهان). مخفف مادر است که «راء» حذف شده و گاه دال را حذف کنند ومار گویند یعنی مادر. (انجمن آرا) (آنندراج). مادر. (از ناظم الاطباء). مادر.مادندر. (فرهنگ فارسی معین). و رجوع به مادر شود.
حل جدول
نام قومی آریایی
نام قومی آریایی، نخستین سلسله ایرانی
سرزمین ماد
مدیا
از پادشاهان ماد
دیاکو، فرورتیش، هووخشتره
گویش مازندرانی
چاله ی کوچکی که در تیله بازی و گردو بازی کاربرد داردماد
فرهنگ فارسی هوشیار
فارسی به انگلیسی
معادل ابجد
45