معنی مأیوس

فرهنگ معین

مأیوس

(مَ) [ع.] (ص.) ناامید، بی امید.


نمید

(نُ) (ص.) ناامید، مأیوس.


نومید

(نُ) (ص.) ناامید، مأیوس.


دم سرد

(~. سَ) (ص.) مأیوس، ناامید.


تولب

(لَ) (ق مر.) مأیوس، دَمق.


آیس

(یِ) [ع.] (ص فا.) مأیوس، ناامید.


نمیدن

(نُ دَ) (مص ل.) ناامید شدن، مأیوس گشتن.


قانط

(نِ) [ع.] (ص.) ناامید، نومید، مأیوس. ج. قانطین.

حل جدول

مأیوس

دلسرد، نا امید


مأیوس و دلسرد

واخورده

فرهنگ فارسی آزاد

مأیوس

مَأیُوس، نا امید، دچار یأس،


قنط

قَنِط، مأیوس- ناامید،


قانط

قانِط، مأیوس، نا امید،


قنوط

قَنُوْط، بسیار مأیوس و ناامید،

آیه های قرآن

یَا بَنِیَّ اذْهَبُواْ فَتَحَسَّسُواْ مِن یُوسُفَ وَأَخِیهِ وَلاَ تَیْأَسُواْ مِن رَّوْحِ اللّهِ إِنَّهُ لاَ یَیْأَسُ مِن رَّوْحِ اللّهِ إِلاَّ الْقَوْمُ الْکَافِرُونَ

پسرانم! بروید، و از یوسف و برادرش جستجو کنید؛ و از رحمت خدا مأیوس نشوید؛ که تنها گروه کافران، از رحمت خدا مأیوس مى‏شوند!»

معادل ابجد

مأیوس

116

عبارت های مشابه

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری