معنی لپی

فارسی به انگلیسی

لپی‌

Egregious

فرهنگ فارسی هوشیار

لپی

(صفت) منسوب به لپ. یا اشتباه لپی. اشتباه صریح و آشکار.


اشتباه عمدی

رمژک ساختگی لغزش خواستی پرتی لپی

حل جدول

لغت نامه دهخدا

لپی دزیرن

لپی دزیرن. [ل ِ دُ رِ] (فرانسوی، اِ) نام نوعی ماهی بزرگ ذوریتین که در اعماق لای ناک رود آمازن زیست کند و هم در مجاری آبهای دیگر برزیل.

فارسی به عربی

اشتباه لپی

خطا فاحش

گویش مازندرانی

دپی لپی

درهم برهم – پیچیدنکلاف شدن

انگلیسی به فارسی

blunder

اشتباه لپی

مترادف و متضاد زبان فارسی

سوتی دادن

اشتباه کردن، خطا کردن، اشتباه لپی کردن

اصطلاحات انگلیسی به فارسی

a slip of the tongue

وقتی چیزی را گفته اید که قصد گفتنش را نداشته اید، اشتباه لپی

فرانسوی به فارسی

b vue (nom fminin)

اشتباه بزرگ , سهو , اشتباه لپی , اشتباه کردن , کوکورانه رفتن , دست پاچه شدن و بهم مخلوط کردن.


embrouillent

اشتباه بزرگ , سهو , اشتباه لپی , اشتباه کردن , کوکورانه رفتن , دست پاچه شدن و بهم مخلوط کردن.


embrouiller

اشتباه بزرگ , سهو , اشتباه لپی , اشتباه کردن , کوکورانه رفتن , دست پاچه شدن و بهم مخلوط کردن.


embrouillez

اشتباه بزرگ , سهو , اشتباه لپی , اشتباه کردن , کوکورانه رفتن , دست پاچه شدن و بهم مخلوط کردن.

معادل ابجد

لپی

42

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری