معنی لولا

لغت نامه دهخدا

لولا

لولا. [ل َ / ل ُ] (اِ) لولب آهنی که وسیله ٔ اتصال لنگرهای در به چهارچوب و گشاد و بند در است.
- لولای توهمی، نوعی از لولا که جفتهااز یکدیگر جدا نگردند.
- لولای چاکدار، نوعی لولا که دو قسمت متحرک آن از یکدیگر جدا گردد. مقابل لولای درنیا و لولای توهمی.
- لولای درنیا، نوعی از لولا که دو قسمت متحرک آن از یکدیگر جدا نشود.

لولا. [ل َ] (ع ق مرکب) (از: لو، اگر + لا، نه) اگرنه. (ترجمان القرآن جرجانی): ولولا؛ اینکه. و اگرنه اینکه: لولا اجتبیتها؛ چرا فراننهادی آن را از خویشتن. (ترجمان القرآن جرجانی).

لولا. [ل َ / لُو] (هندی، اِ) به هندی سپستان است. (تحفه ٔ حکیم مؤمن).

لولا. [ل َ / لُو] (اِ) غلیواج باشد و آن را خاد و زغن نیز گویند. (جهانگیری).

فارسی به انگلیسی

لولا

Hinge, Joint

فرهنگ فارسی هوشیار

لولا فروشی

‎ شغل و عمل لولا فروش، (اسم) مغازه لولا فروش.


لولا

اگر نه آهنی که وسیله اتصال لنگرهای در به چهارچوب و گشاد و بند در است، ابزاری که در را به چهار چوب متصل میسازد

فرهنگ معین

لولا

(لُ) [ع.] (حر.) اگر نه.

(لُ) (اِ.) قطعه ای فلزی که در یا پنجره را به چهارچوبه وصل کند.

فرهنگ عمید

لولا

ابزاری که با آن در را به چهارچوب وصل می‌کنند و در به‌وسیلۀ آن باز و بسته می‌شود،

پیچک،

مترادف و متضاد زبان فارسی

لولا

بند، مفصل، زغن، سپستان

فارسی به عربی

لولا

فرقه، مفصل، مفصله

فارسی به آلمانی

لولا

Abhängen, Angel (f), Gelenk (n), Haspe (f), Scharnier (n), Band (n), Bande (f), Fuge (f), Gelenk (n), Gemeinsam, Kapelle (f), Keule (f), Kneipe (f)

حل جدول

لولا

پیچک، بند، مفصل

فرهنگ فارسی آزاد

لولا

لَولا، اگر نه، اگر نبود (عبارت از دو حرف «لَو» و «لا» می باشد،

معادل ابجد

لولا

67

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری