معنی لرزاننده

لغت نامه دهخدا

لرزاننده

لرزاننده. [ل َ ن َن ْ دَ / دِ] (نف) آنکه لرزاند. که لرزاند. که بلرز آرد.

فرهنگ عمید

لرزاننده

تکان‌دهنده، به‌لرزآورنده،

حل جدول

فرهنگ فارسی هوشیار

لرزاننده

(اسم) آنکه بلرزاند کسی که بلرز در آورد.

واژه پیشنهادی

دستگاه لرزاننده

ویبراتور


کارگردان فیلم لرزاننده چربی

محمد شیروانی


نویسنده فیلم لرزاننده چربی

محمّد شیروانی


تهیّه کننده فیلم لرزاننده چربی

محمّد شیروانی


از بازیگران فیلم لرزاننده چربی

لوون هفتوان

حسن رستمی

مریم پالیزبان

نوید محمّدزاده

انگلیسی به فارسی

external vibrator

لرزاننده بیرونی


shaker

لرزاننده

معادل ابجد

لرزاننده

347

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری