معنی لباس و جامه

فارسی به آلمانی

جامه لباس

Garderobe, Kleid (f), Kleidung (f), Sommersachen (f)

فارسی به عربی

عربی به فارسی

لباس

لباس پوشیدن , جامه بتن کردن , مزین کردن , لباس , درست کردن موی سر , پانسمان کردن , پیراستن

معادل ابجد

لباس و جامه

148

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری