معنی لاری

لاری
معادل ابجد

لاری در معادل ابجد

لاری
  • 241
حل جدول

لاری در حل جدول

  • خروس جنگی
  • واحد پول گرجستان
لغت نامه دهخدا

لاری در لغت نامه دهخدا

  • لاری. [ری ی] (ص نسبی) منسوب به لار. لارزی. (سمعانی ورق 595).

  • لاری. (ص نسبی، اِ) (مرغ. ) نوعی از مرغان خانگی. قسمی خروه و ماکیان درشت بومی ایران که گردنش فاقد پر است.
    || نوعی از سک-ه ٔ نقره ٔ فارس. (آنندراج. در جای دیگر دیده نشد). توضیح بیشتر ...
  • لاری. (انگلیسی، اِ) در ایران به نوعی اتومبیل بارکش اطلاق می شد. توضیح بیشتر ...
  • لاری. (اِ) از جمله ٔ خطوط هند معمول در لاردیش. (تحقیق ماللهند بیرونی ص 82 س 15). توضیح بیشتر ...
  • لاری. (اِخ) او راست: کتاب تاریخ مسمی به مرآهالادوار.

  • لاری. [لارْ رِ] (اِخ) دمی نیک بارُن. نام جراح نظامی فرانسوی. مولد بودِاَن (پیرنه ٔ علیا) (1766-1842 م. ). توضیح بیشتر ...
  • لاری. (اِخ) صلاح الدین محمد. متوفی در حدود سال 930 هَ. ق. او راست تفسیر سوره ٔ قدر که برای اسکندر پاشا نوشته است. توضیح بیشتر ...
  • لاری. (اِخ) مصلح الدین محمدبن صلاح اللاری الانصاری. برخی نوشته اند، عبدالغفور اللاری الانصاری و بعض دیگر المولی محمدبن صلاح بن جلال بن کمال بن محمداللغوی السعدی العبادی الشافعی المشهور بملا مصطلح الدین اللاری. وی از مردم لار (فارس) و مشاهیر علما و از شاگردان جلال الدین دوانی است. از میرکمال الدین حسینی و میرغیاث و دیگر مشاهیر عصر کسب علوم نقلی و عقلی کرد و سپس به هندوستان رفت و از همایون شاه نواخت یافت. توضیح بیشتر ...
گویش مازندرانی

لاری در گویش مازندرانی

  • نوعی گیاه با گل های زرد که برای درمان به گاو می خورانند...
فرهنگ فارسی هوشیار

لاری در فرهنگ فارسی هوشیار

بخش پیشنهاد معنی و ارسال نظرات
جهت پیشنهاد معنی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید از اینجا ثبت نام کنید