معنی قندرون

لغت نامه دهخدا

قندرون

قندرون. [] (اِ) رجوع به قندران شود.

فارسی به انگلیسی

قندرون‌

Chewing Gum

حل جدول

قندرون

سقز


قندرون ، سقز

آدامس سنتی


قندرون، سقز

آدامس سنتی


سقز

قندرون

صمغ درخت، از شهرهای کردستان، قندرون


آدامس سنتی

قندرون

قندرون، سقز

فارسی به عربی

قندرون

تربنتین

فرهنگ فارسی هوشیار

قندرون

پارسی است غندران شیرابه ی گیاهی، شیرابه ی شنگ (اسم) قندران.

انگلیسی به فارسی

turpentine

قندرون

عربی به فارسی

تربنتین

تربانتین , سقز , قندرون , تربانتین زدن به

معادل ابجد

قندرون

410

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری