معنی قلپ
لغت نامه دهخدا
قلپ. [ق ُ ل ُپ پ / ل ُ] (اِ) در تداول به معنی قورت: یک قلپ آب، یک قورت آب.
فارسی به انگلیسی
Draft, Gulp, Mouthful, Quaff, Swallow
فرهنگ عمید
آن مقدار از مایعات که با یکبار نوشیدن از حلق فرو بَرند، قورت: یک قلپ آب، یک قلپ شربت،
گویش مازندرانی
صدای قل زدن مایع بر روی شعله
فرهنگ معین
(قُ لُ) (اِ.) (عا.) جرعه، مقدار آب یا هر مایعی که یک بار در دهان جا شود.
حل جدول
مترادف و متضاد زبان فارسی
جرعه، چکه
فرهنگ فارسی هوشیار
(اسم) جرعه آب. پارسی است غلپ هفت آشام
فرهنگ عوامانه
جرعه آب است.
فارسی به عربی
موخره السفینه
انگلیسی به فارسی
صدای قلپ
معادل ابجد
132