معنی قلمدوش

قلمدوش
معادل ابجد

قلمدوش در معادل ابجد

قلمدوش
  • 480
حل جدول

قلمدوش در حل جدول

فرهنگ معین

قلمدوش در فرهنگ معین

  • (~.) (اِمر.) سوار کردن بر شانه، غلندوش.
فرهنگ عمید

قلمدوش در فرهنگ عمید

  • سوار بر دوش،
    * قلمدوش کردن: (مصدر متعدی) [عامیانه، مجاز] کسی را بر روی شانۀ خود سوار کردن،. توضیح بیشتر ...
فارسی به انگلیسی

قلمدوش در فارسی به انگلیسی

فرهنگ فارسی هوشیار

قلمدوش در فرهنگ فارسی هوشیار

  • (اسم) سوار کردن بر شانه (دوش) یا قلمدوش سواری. سواری بر دوش کسی: قلمدوش سواریهایش (بهرام) بر گردن رفقا هنگامی که اتوبوس خراب می شد. همیشه ورد زبان پدر بود. توضیح بیشتر ...
بخش پیشنهاد معنی و ارسال نظرات
جهت پیشنهاد معنی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید از اینجا ثبت نام کنید
عبارت های مشابه