معنی قطیف، منامه

حل جدول

قطیف ، منامه

شهری در بحرین


قطیف، منامه

شهری در بحرین


قطیف

شهری در بحرین


منامه

پایتخت کشور بحرین


شهری در بحرین

قطیف، منامه


پایتخت کشور بحرین

منامه


مرکز بحرین

منامه


پایتخت جزیره بحرین

منامه


مرکز جزیره بحرین

منامه


پایتخت بحرین

منامه

فرهنگ معین

منامه

جای خواب، جامه خواب، قبر، گور. [خوانش: (مَ مَ یا مِ) [ع. منامه] (اِ.)]

فرهنگ فارسی هوشیار

منامه

منامه در فارسی پایجامه جامه ی خواب، خوابگاه، گور (اسم) جای خواب، جامه خواب، قبر گور.

لغت نامه دهخدا

قطیف

قطیف. [ق َ] (اِخ) شهری است به بحرین که اینک بزرگترین شهر آن ناحیه است. (منتهی الارب) (معجم البلدان). شهری است در ناحیه ٔ احساء که قرمطیان بر آن مستولی شدند. (اللباب).


منامه

منامه. [م َ م َ] (اِخ) همان قصبه ٔ بحرین است. (فارسنامه ٔ ناصری). پایتخت و امیرنشین بحرین در جزیره ٔ بحرین که 79100 سکنه دارد. (از لاروس).

فرهنگ فارسی آزاد

قطیف

قَطِیْف، میوه چیده شده،

معادل ابجد

قطیف، منامه

335

عبارت های مشابه

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری